ساقيا سايه ابر است و بهار و لب جوي من نگويم چه كن ار اهل دلي خود تو بگوي بوي يك رنگي از اين نقش نميآيد خيز دلق آلوده صوفي به مي ناب بشوي |
من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا بر دست من نه جام جان ای دستگیر عاشقان دور از لب بیگانگان پیش آر پنهان ساقیا نانی بده نان خواره را آن طامع بیچاره را آن عاشق نانباره را کنجی بخسبان ساقیا ای جان جان جان جان ما نامدیم از بهر نان برجه گدارویی مکن در بزم سلطان ساقیا اول بگیر آن جام مه بر کفه آن پیر نه چون مست گردد پیر ده رو سوی مستان ساقیا رو سخت کن ای مرتجا مست از کجا شرم از کجا ور شرم داری یک قدح بر شرم افشان ساقیا برخیز ای ساقی بیا ای دشمن شرم و حیا تا بخت ما خندان شود پیش آی خندان ساقیا |
مخموريت مباد كه خوش مست ميروي دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر كاي نور چشم من به جز از كشته ندروي ساقي مگر وظيفه حافظ زياده داد كاشفته گشت طره دستار مولوي |
با چه دل در چمن حسن تو آیم که هنوز
نرگس مست ترا عربده جو می بینم |
نرگس مست قمر الملوک وزیری ..
تا من آن نرگس مست تو دیدم دین و دل دادم و مهرت خریدم ترسم آخر که وفایت نبینم بس جفا دیدم و محنت کشیدم http://www.semahal.net/song/6518.htm |
منم که جورو جفا دیدم و وفا کردم
توئی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی |
كردهام توبه به دست صنم باده فروش كه دگر مي نخورم بي رخ بزمآرايي نرگس ار لاف زد از شيوه چشم تو مرنج نروند اهل نظر از پي نابينايي شرح اين قصه مگر شمع برآرد به زبان ور نه پروانه ندارد به سخن پروايي |
پروانه نمیمیرد چون گل به بغل دارد
این سینه نمیمیرد چون یاد تو را دارد |
زنده با یاد سر زلف تو جان خواهم کرد
تا نسیم سحری مشک فشان خواهد بود |
ديشب گله زلفش با باد همي كردم گفتا غلطي بگذر زين فكرت سودايي صد باد صبا اينجا با سلسله ميرقصند اين است حريف اي دل تا باد نپيمايي |
اکنون ساعت 02:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)