![]() |
نقل قول:
|
مازیار جان خوش آمدی به مرکز پی سی کرماشان :cool:
نقل قول:
میگم چرا گروه خونمون بهم نمی خوره اصلا ! :d آنا جان دیدی چه خوش رنگ شدیم ؟ هوراااااااااااااااا {شیت شدن} اول با عرض سلام ! می خواستیم بشت تبریک بگیم گفتیم آب و هوای ایی ورا هم به سرمان بخوره . آخه شاید این زودی ها آن طرف ها پیدایمان شد . بعدشم گفتیم ابراز وجود کنیم براتان. ایی آزمون ِ ورودی تان را ما هم بلتیم. یه ضرب المثل کردی هست میگه تا حالا داشتم گردو می شمردم! + کپی رایت بای مونا :d |
سلام بر همه کرمانشاهیان عزیز |
ممنون آناهیتا گیانگم:53:
باشه منم حتما حالی می پرسم از آبجی فرانک دیدین بالاخره کار خودش رو کرد و مادر شوهر شد چقدر نقشه کشید برا عروسش ببینیم خسیوره بازی در میاره یا نه؟:d آقا کوروش از همین حالا سند تمام دریای سیاه را آماده دست و پا کن شاید تو هم رفتی بلاد خارجه و لازمت شد یه وقت :d آقا مازیار خوش آمدین :53: غزل بانو تو هم خوش اومدی منتظر حضورت در کرمانشاه هم هستیم{پپوله} آریانا از همین الان تبلیغات تولدش رو شروع کرده فکر نمیکنی یه کم زوده ؟ آخه پارسال دیرتر شروع کرده بودی ;) |
نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
|
نقل قول:
آره عشقم برات فرش قرمز هم پهن میکنیم باشه خو تبلیغات رو ادامه بدین :d |
نقل قول:
تبریک میگم شما آزمون وردیتانه خوب دادین اینم نمره اش: نقل قول:
سلام غزل خیلی خوش هاتی:53::53: نقل قول:
سلام از ماست نقل قول:
مهبا از فرانک خانوم چه خبر؟اس مس دادی گفت کجام؟ |
نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
بقیه م استقبال کردن از پیشنهادم ولی باید شرایطشم جور بشه ... خدا کنه بشه . خیلی دلم بیستون و لباس کردی و کاک می خواد : ) نقل قول:
من آخه کاک خیلی دوست دارم ... نقل قول:
|
نقل قول:
جانم؟ کجااحضار شدم؟کسی حقوق محیط زیست رو زیر پاگذاشته؟! تاحالاداشتم گردومی شمردم مواقعی به کار میره که کلی حرف بزنی و صغری کبری کنی، آخرش ازت بپرسن لیلی زن بود یا مرد؟ یا اینکه کلا نادیده بگیرن حرفهات رو. |
نه آنا گیان زنگ زدم جواب ندادن گفتم شاید تو راه باشن ;)
بعدش هم گفتم الان با خودش میگه دو روز آمدم سفر ببین اینا دس از سرم برمیدارن:d این اسم جایگزینت هم خیلی قشنگ بود الهه کالباس ها لابد وقتی نارنجی بشی میشی الهه نارنگی ها :21: وای غزل عشقم راز عشقمان را فهمیدم تفاهم هر دو در علاقه به کاک من برا کاک می میرم البته تا حالا علایق زیادی بینمون یافت شده {پپوله} مونا من تو خوابگاه هم اتاقی هام سه نفر بودن هر کدامشان به یه چیز علاقه داشتن یکی به نان خرمایی اون یکی به نان برنجی یکی دیگه هم به کاک اینطوری من هر دفعه باید از هر سه تاشون می بردم :d ترنم چنی جات خالیه خو رفیق نازار فره هیورد کم_:2: دلم برای رزیتا هم تنگ شده ایشالا در کنار پویان و پگاه و همسر محترمش شاد و سلامت باشه{پپوله} برای باران هم دلتنگم الان شور و حالی دارن تو خانه شان دوقلوها رفتن مدرسه :) |
اکنون ساعت 06:34 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)