پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تالارهای آزاد (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=192)
-   -   پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل (http://p30city.net/showthread.php?t=3619)

shokofe 09-16-2011 01:54 PM

کوروش میکشمت{قاط}
منظورت از سالمند من که نیستممممممممممم

راستی لبو هم باشه میخوریم باقالی یادت نره:d

ترنم 09-16-2011 02:13 PM

مدیریت همیشه سر حال :21:من میشم شاگرد لبو فروش:65:

بعد همشم یواشکی لبو میخورم

بچه ها همین الان دیدم من هشت تا مهمون دارم
همم دعوت میکنم به خوردن لبویه داغ

http://www.dostan-fun.com/cl_upload/t1-laboo-1.jpg

http://nilofar27.persiangig.com/imag...8%a8%d9%88.JPG

GhaZaL.Mr 09-16-2011 03:26 PM

اینقد اعصابم داغون بود فقط پست زدم و رفتم ! پستاتونو تازه کامل خوندم ..

مهدی و حسین بابت بستنی ها و فالوده خیلی خیلی مچکرم .مرسی .پریروز شکلاتی اش را برای کودک درونمان خریدیم.. : )

مینا برا گوشی دعوام نکن ... خوتمم ناراحتم .. : (
ایی نامه هایی برا کلودیا مشخصات کامل و قیمتشو بنویس ببینم میشه پیداش کرد یا نه
اینقد از این کتاب خوشم اومده که هم می خوام برا خودم بگیرم
و هم برا دو تا از دوستای خوبم که به این مقوله علاقه دارن هدیه بگیرم

مهباجون منم نسخه های شکوفه رو دوست دارم خیلی
ولی خوب گاهی هم لج می کنم مث پریروز و با این مریضیم بستنی و لواشک خوردم

مینا حرفاتو دوست داشتم ... خیلی ... : )
.
.
نقل قول:

نوشته اصلی توسط GolBarg (پست 223937)
دیشب تا 4 بیدار بودم...ادمها و حس هاشون...به احساسی که دارم ..به احساسی که چند ساله دارم....باورش نداشتم....صبح متوجه شدم چقدر من ! من از این موضوع دور بودم
.....
به شرطی شدنها ..به اینکه من میگم سلام...اون جواب نمیده...اون میگه سلام ولی من حتما جوابش میدم...
به مطلبی که در مورد دوست داشتن توی کتاب خورخه خوندم....میام قسمتیشو میزارم...
واینکه مدام به خودم میگفتم من نمیتونم کسی را وادار کنم دوستم داشته باشه..نمی توانم!

(الان فک کنم فقط خودم متوجه شدم چی گفتم...به قول خورخه چه اهمیتی دارد!)

ترنم جون هر سه چار ساعت یه بار زنگ می زنم که خاموش نشه
حدس خودم اینه که متوجه گوشی نشدن هنوز
آخه اون روزم مث همیشه به احترام انجمن گوشی و رو سایلنت گذاشتم . چون زیاد اهل گوشی نیسم دیگه از کیفم در نیاوردمش تا شب
که قرار شد شیرین از گوشی من به خونوادش زنگ بزنه خبر بده من می رم خونشون دیگه همون جا تو تاکسی جا مونده
توکل بر خدا ...

.
.
.
یچیا هست گاهی که فک می کنم جالبه !
پریدن ویندوز و کلی فایل..
پریدن مدرکی که توی مسیر آینده م خیلــــی تاثیر داشت ..
درست چند روز بعدشم گم شدن گوشیمو ...
دوستم میگه انگاری اون بالایی میخواد از یه چیزایی دور نگه ات داره !
گاهی خدا برامون نشونه می ذاره و ما هی نمی بینیم و میگیم خدایا چرا جوابمو نمی دی !


GhaZaL.Mr 09-16-2011 03:37 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط دانه کولانه (پست 223922)
شاید سوال جالبی باشه که بهترین ها رو برای او خواستن بهتره یا هدیه کردن ازادی به او
بهترینهایی که خودمون میپسندیم یا ازادی مطلق برای انتخاب اون چیزهایی که خودش میپسنده ؟

ازادی رو به او بدم یا تمام چیزای خوب رو ؟

دوست دارم اونی که دوستم داره بهم آزادی بده ..
درسته که می دونه چی برام بهتره ولی دوست دارم فرصت تجربه شو به خودم بده
بذاره خودم درک کنم خوب بودن یا نبودنش رو ...
آزادی حتی اگه گاهی پایان تلخ داشته باشه مسیر شیرینی داره ..
و برای من همیشه مهم تر از خود ِوصال , مسیر وصال بوده ...
با همه ی اینا دوست دارم دورا دور هم مواظبم باشه ..
.
.
همه ی این حس و حال و دوست داشتم وختی مادر شدم نسبت به بچه م داشته باشم : )
.
.
سیب رو دانلود کردم ... همش ری پلی ! عاشق آهنگای قدیمی و با ریتم ملایمم . چقد قشنگه ... مرسی : )

KHatun 09-16-2011 10:45 PM

شاید در زندگیم هیچ وقت به حدی نرسم که بخوام چیزی رو تقدیم کسی کنم. اون هم کسی که یک عمر باهاش خاطره دارم، کسی که بیشتر از آرزوهام دوستش دارم. برادرم امروز رفت و شاید سالها نتونم ببینمش. دیدنِ گریه ی کسی که دوستش داری خیلی سخته و از اون سخت تر یادآوریِ تمامِ خاطراتِ گذشته است درست لحظه ی جدایی. از اونجا که هیچ چیز رو نمیشه پیش بینی کرد. اینکه کی می مونه و کی میره. همین حالا ترجمه ی یکی از شعرهای ویلیام وردزورث رو بهش تقدیم می کنم. شعر بلندی که بارِ اول که خوندمش اشک به چشمم آورد و با اینکه ایماج هاش نوستالژیک و شاید غم انگیزه اما به من حسِ نشاط و شورِ زندگی هم میده. یادآورِ باورِ خودِ وردزورث که می توان در اوجِ اندوه هم شادی جست. برایِ تو عزیزم...

بخشِ پایانیِ شعرِ بلندِ "تقلیدِ جاودانگی" اثر ویلیام وردزورث، البته با دخل وتصرف فراوانِ خودم!


ای چشمه ها!
دشت ها!
تپه ها!
باغ ها!
آهنگِ همیشگیِ خود را
در طبیعت می نوازید،
ببینید گذر چگونه
خط می اندازد
بر پیشانیِ ما.
آیه ی یاس نخوانید
که عشقِ ما را فرجامی خوش نیست.
با تمامِ اینها
نیرویِ تان،
نیرویِ نابودگرتانِ را
در اعماقِ قلبم
حس می کنم
تنها از یک لذت چشم پوشیده ام
و آن هم زندگی در دامنِ نوازشِ همیشگیِ شماست.
من آن برکه ای را دوست دارم
که در تنگه اش آب،
های و هوی می کند
حتی بیشتر از زمانی که پاهایم بر سنگهایش می لغزد.
روشنائیِ معصومِ یک روزِ تازه
هنوز دوست داشتنی است؛
ابرها
آنها که چون بغضِ گلوگاه
گرداگردِ غروبِ خورشید را می پوشانند
رنگی از آسمانِ یک چشم می گیرند؛
چشمی که روزها را نگهبان است.
باز انسانی زاده می شود
و باز تاریخی دیگر
اما
این قلبِ بشریت است
قلبِ تپنده ی حیاتِ ما
که زلال و خرم، با تمامِ ترس هایش
می شنود رویشِ گلی ناچیز را
و می رویاند جوانه ی افکاری را
خفته در ژرفایِ ذهن؛
آرام
دور از طوفانِ اشک.

KHatun 09-16-2011 10:48 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط دانه کولانه (پست 223922)

شاید سوال جالبی باشه که بهترین ها رو برای او خواستن بهتره یا هدیه کردن ازادی به او
بهترینهایی که خودمون میپسندیم یا ازادی مطلق برای انتخاب اون چیزهایی که خودش میپسنده ؟

ازادی رو به او بدم یا تمام چیزای خوب رو ؟

این آزادی رو بهش بدی که اون آزادی رو بهت بده که همه ی چیزهایِ خوب رو بهش بدی :دی

مهبا 09-17-2011 12:58 AM

ممنون مدیر که یه بحث خوب در مورد آزادی راه انداختی راست میگی همه یه

جورایی بی حال و بی حوصله هستیم اما همین که کنار هم هستیم خیلی خوبه:)

ترنم چه زود شغل خودت رو هم تثبیت کردی دخمل زرنگ زود برام لوازم

التحریر بخری :53:

غزل دیگه منم دارم بیشتر و بیشتر برا گوشیت نگران میشم کاش زود پیدا

بشه _:2:

و ایشالا خدا همیشه هر چی که خیره سر راهت قرار بده {پپوله}

خاتون امیدوارم که برادرت همیشه موفق و سلامت باشه و خدانگهدارش

باشه :53:


میدونم که خیلی سخته دوری از عزیز ترین کست ولی نگران نباش عزیزم {پپوله}

مهدی 09-17-2011 03:02 PM

سلام به همگی دوستان :53::53:
این چند روز درگیر کار بودم خیلی نشد بیایم حتی 5 شنبه و جمعه
از آخرین باری که بودم جوابها رو میدم

نقل قول:

اقا مهدی من واسه خودمم اینجوری برنامه می ریختم خوب بود{قاط}...خرسه واسه خودمم هست... دوستام 3 سال پیش بهم کادو تولد دادن :d{جشن پتو}
نقل قول:

آقا مهدی اون عروسکی که از ماشین بیرون بود صفا بود دیگه چطور

نشناختیش ؟:d
نفهمیدیم بالاخره عروسک جیگیلی بود یا صفا؟ :d

نقل قول:

وقتایی که من زیاد تو سایت مطلب میزنم و از پشت کامپیوتر بلند نمیشم دو وقته
یا وقتایی که خیلی خوشحالم
یا وقتایی که خیلی بد حالم
شکوفه خانم حالا چه جور بفهمیم کدوم کدوم یکی هست :d


نقل قول:

راستی بچه ها من نزدیک دو هفته س که میخوام بپرسم
این مودمایی که بالای صفحه تبلیغ میکنه چطورین ؟؟
اگه کسی داره راهنمایی بکنه می خوام بخرم ببینم کلا کارشون چطوره
به درد میخوره یا ارزش خریدن نداره
من خودم دارم شبیه همینهاست خوب بودنش که خوبه همه جا که خط میده میتونی ببری فقط یک سیستم یا لب تاپ داشته باشی وصلی
بدیش هم اینه که ممکن هست از اون آنتنی که استفاده میکنی مصف کننده اینترنت زیاد باشه که رو سرعتت تاثیر میذاره
من خودم تو خونه با سرعت پایین وصل میشم ولی در داخل شهر که یکی از دوستام داره سرعتش خیلی بالاست

غزل بانو امیدوارم که تا الان بهتر شده باشی :)

نقل قول:

اقا مهدی شما مسئولی یا کس دیگه ای ؟ رو میزا زیاد تمیس نیست پخشه و مگس هم از او پنجره داره میاد تو . تورش نگرفتین برای چه ؟ تابستانه ها
گفته بودم که قد شیشگه بنویس از ورود افراد تلیاقی معذوریم
درود خداوند بر امپراطور
از این ورا
من اینجا گارسونم مدیریت با جیگیلی هستش رو میزها رو تمیز میکنم ولی بعضی از این دوستان عزیز دوست دارند من پیر مرد رو اذیت کنن الکی آخر شیر موز یا قهوه یا بستنی رو میریزن رو میزها :d
توری هم داشت این سه تفنگدار که دوتاشون غایبن اساسی (رزیتا و ساقی خانم) در آخرین هفت تیر کشی سوراخ سوراخش کردن :d


نقل قول:

نشاسته بخور و لیمو ترش و چایی و عسل بخور و لیمو شیرین و تو آب بجوشون بخور و پیاز تند بخور به خدا هیچی جای طب سنتی رو نمیگیره (این نظر منه) راستی چار تخمه و به دونه هم فراموش نشود;)خوب این از تجویزای شکوفه ای:d
خانم دکتری دکتر شکوفه :d ولی اینقدر دارو ننویس تداخل دارویی میشه ها :21:

نقل قول:

راستی الان که تو پاتوق هستم 1 مهمان هست
الان که من هستم هم یکی مهمان هست مهمان هم داریم همیشه

نقل قول:

راستی مهدی نیستش یعنی کجاست،البته میگفت کار داره امیدوارم هر جا هست موفق باشه:)
کار که داشتم ودارم وتازه بیشتر هم شده. ممنون :)


نقل قول:

بچه ها دیشب گوشیمو تو تاکسی جا گذاشتم هرچی زنگ می زنم کسی بر نمی داره
با این که زیاد اهل گوشی نیسم ولی گوشیمو خیلی دوس داشتم
ناراحتم یه کوچولو ولی به روی خودم نمیارم و همش می خندم دیگرون میگن چه بیخیالی .. هی خدا
ته دلم روشنه که پیدا میشه .. دعا کنید هرکی پیدا کرد برش گردونه بهم ..
امیدوارم پیدا بشه
اگه نشد
1. راحت میتونی سیم کارت رو بسوزونی و یکی جدید بگیری
2. جعبه گوشی رو هم ببری مخابرات هر سیم کارتی رو گوشیت بزارن میسوزه و رد گیری میشه
3. صبر کنی گوشی رو پیدا کنند و بهت زنگ بزنند :d
هیچ کس همراه نیست تنهای اول

حالا ی چند روز نبودیم بستنی و فالوده خوردین _:2: اکشال نداله نوش جان

نقل قول:

از الان قهوه خونه یه دکتر داره اونم شکوفه جونه خوشحالم :)
رای گیری هم تمام شد با اکثریت آرا شکوفه خانم دکتر قهوه خونه شدن بریم سر بقیه پست های کابینه :d


نقل قول:

آقا مهدی هم غایبه و جاش خالیه_:2:شروین و بقیه هم دیگه نیومدن_:2:
بازم مرام مهبا خانوم ی احوالی گرفتن :)

نقل قول:

موزیک خانم غانم منم گوش دادم..ولی نمی شناختمش..به دل منم خیلی مشینه :53:
منم گوش میدادم خیلی و روزهای شیرین و تلخ زیادی با این آهنگ داشتم هـــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــی روزگار

نقل قول:

بچه ها تورو خدا کمکم کنید .نرم افزار قدرتمند میشناسین که html و htm رو برگردونه ؟
اگه html باشه باید بتونی دوباره تو نت پیدا کنی
تو تنظیمات ریکاوری ببین بازگردانی صفحات وب رو زدی یا نه؟
امیدوارم فایلهات برگرده

نقل قول:

یه عده ناله و درب و داغون جم کردیم دور خودمون توی سایت :p
میبندم درش رو میرم لبو فروشی میزنم سر کوچه مون :21:
:24::24::24:
امپراطور منم میام باقالی میزنم کنارت :d:d

نقل قول:

منظورت از سالمند من که نیستممممممممممم
شکوفه خانم، خانوم ها که هیچ وقت سنشون از 18 اون ور تر نمیره :d پس سالمند به حساب نمیان


زیاد حرفیدماااااااااا :d

مخلصات
چاکرات
:53::53::53::53:


GhaZaL.Mr 09-17-2011 03:18 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 224040)
غزل بانو امیدوارم که تا الان بهتر شده باشی :)

ای بهترم .. فقط یکم نفس کشیدنم سخت شده ... : )

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 224040)
امیدوارم پیدا بشه
اگه نشد
1. راحت میتونی سیم کارت رو بسوزونی و یکی جدید بگیری
2. جعبه گوشی رو هم ببری مخابرات هر سیم کارتی رو گوشیت بزارن میسوزه و رد گیری میشه
3. صبر کنی گوشی رو پیدا کنند و بهت زنگ بزنند :d
هیچ کس همراه نیست تنهای اول

همه ی روش های بیان شده مورد نظر بنده بود . با این حال بسی مچکرم : )
منم تو قابلمه نشستم منتظر زنگشونم :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 224040)
اگه html باشه باید بتونی دوباره تو نت پیدا کنی
تو تنظیمات ریکاوری ببین بازگردانی صفحات وب رو زدی یا نه؟
امیدوارم فایلهات برگرده

بله تیک فرمت های html شو زدم . ولی یه سری صفحات وب نامفهوم رو برگردوند
حالا این نرم افزار هایی که کوروش معرفی کرده رو امتحان کنم ببینم چی میشه

راسی ننجون نبودی دلمان حسابی تنگ شده بود براتان ... : )

مهدی 09-17-2011 03:43 PM

خدا رو شکر. خانم منم سرما خورده دیشب حالش بد بود ولی با چایی و عسل لیمو با لیمو شیرین آب گرفتم دادم خورد الان خیلی بهتره مایعات سرد کم بخور تا زودتر خوب بشی ننجون

نقل قول:

همه ی روش های بیان شده مورد نظر بنده بود . با این حال بسی مچکرم : )
منم تو قابلمه نشستم منتظر زنگشونم :d
خوبه
فقط دو حالت متصور است یا قابلمه خیلی بزرگه که رفتی توش نشستی یا اینکه حواست باشه زیر قابلمه روشن نباشه :d



اکنون ساعت 10:12 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)