دل خوش مشرب ما داشت جوان عالم را
شد جهان پير همان روز که ما پير شديم // ت |
تا كي به تمناي وصال تو يگانه
اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه ظ |
ظل ممدود خم زلف توام بر سر باد
کاندرین سایه قرار دل شیدا باشد // ت |
تا به گریبان نرسد دست مرگ
دست ز دامن نکنیمت رها ف |
فلك موافقت من كبود در پوشيد چو ديد كز تو به هر لحظه شيوني است مرا براي آنكه ز غير تو ديده بردوزم به جاي هر مژه در چشم سوزني است مرا هر آن كه آب من از ديده زيركاه تو ديد يقين شناخت كه بر باد خرمني است مرا... آ |
آرزو میکندم شمع صفت پیش وجودت
که سراپای بسوزند من بی سر و پا را ج |
جمله که بینی همه دارد عوض
وزعوضش گشته میسر غرض آنچه ندارد عوض ای هوشیار عمر عزیز است غنیمت شمار س |
سر انگشت تحیر بگزد عقل به دندان
چون تامل کند این صورت انگشت نما را ن |
نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش ر |
راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاین حال نیست زاهد عالی مقام را ک |
اکنون ساعت 05:17 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)