کحل الجواهری به من آر ای نسیم صبح
زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست ض |
ضمیر دل نگشایم به کس مرا آن به
که روزگار غیور است و ناگهان گیرد ق |
قدح چون دور ما باشد به هوشیاران مجلس ده
مرا بگذار تا حیران بماند چشم در ساقی و |
و آن هیاهو که سحر بر سر کو میبینم
چون به نوروز کند پیرهن از سبزه و گل آن نگارین همه رنگ و همه بو میبینم ل |
لب و دندانت را حقوق نمک
هست بر جان و سینههای کباب ح |
حسن مه رویان مجلس گر چه دل میبرد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود ف |
فردا که خلایق را دیوان جزا باشد
هر کس عملی دارد من گوش به انعامی ح |
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست ک |
کو آن حکیم توسی شهنامه ای سراید
شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد چ |
چو شمع هر که به افشای راز شد مشغول
بسش زمانه چو مقراض در زبان گیرد غ |
اکنون ساعت 02:19 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)