وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید
مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی |
يار زيبا گر هزارت وحشت از وى در دلست
بامدادان روى او ديدن صباح مقبلست |
تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل
باری به غلط صرف شد ایام شبابت |
تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت
حالیا نیرنگ نقشی خوش بر آب انداختی |
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستاران را چه شد |
دلی که با سر زلفین او قراری داد
گمان مبر که بدان دل قرار بازآید |
دل می رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهام خواهد شد آشکارا |
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار
ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار |
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد |
دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران
چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست |
اکنون ساعت 11:10 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)