یارب آن نو گل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش |
تو را من چشم در راهم
شباهنگام که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی |
سعدیا نامت به رندی در جهان افسانه شد
از چه میترسی دگر بعد از سیاهی رنگ نیست |
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آری به اتفاق جهان می توان گرفت |
از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست
آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست |
از رهگذر خاک سر کوی شما بود
هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد |
شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست
روز ستاره تا سحر تیره به آه کردنست |
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را رفیق و مونس شد |
الا ای باد شبگیری بگوی آن ماه مجلس را
تو آزادی و خلقی در غم رویت گرفتاران |
عیب حافظ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه
پای آزادی چه بندی گر به جایی رفت رفت |
اکنون ساعت 03:26 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)