|
الهی دستم بگیر ......
|
پردوردگارا
خود را تقدیم تو می دارم از من ساز آنچه خود اراده کنی از اسارت نفس رهایم کن تا انجام اراده ات را بهتر توانم مشکلاتم را بگیر تا پیروزی برآنها شاهدی باشد برای کسانی که با قدرت تو عشق تو و راه تو یاریشان خواهم داد :53: باشد که همیشه بر اراده تو گردن نهم:53: |
خدا ... بچه بودم فكر ميكردم خدا هم مثل ماست مثل من و تو،ما و همه او نيز موجودي دو پاست در خيال كوچك خود فكر ميكردم خدا پيرمردي مهربان است و به دستش يك عصاست يك كتو شلوار ميپوشد به رنگ قهوهاي حال و روز جيبهايش هم هميشه روبراست مثل آقاجان به چشمش عينكي دارد بزرگ با كلاه و ساعتي كهنه كه زنجيرش طلاست فكر ميكردم كه پيپش را مرتب ميكشد سرفههاي او دليل رعد و برق ابرهاست گاه گاهي نسخه ميپيچد،طبابت ميكند مادرم ميگفت او هر دردمندي را دواست فكر ميكردم شبها روي يك تخت بزرگ مثل آدمها و من در خوابهاي خوش رهاست چند سالي كه گذشت از عمر ،من فهميدهام تو حسابش از عالم و آدم جداست http://www.roozeshadi.com/wp-content...-2-197x300.jpghttp://www.roozeshadi.com/wp-content...-9-300x193.jpg |
خداوندا
اي خداي من.اي آفريدگار من .اي همه ي هستيم بر من اين نعمت را ارزاني دار كه: بيشتر در پي تسلا دادن باشم تا تسلي يافتن بيشتر در پي فهميدن باشم تا فهميده شدن بيشتر پي دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن زيرا در بخشيدن است كه مي يابيم و در عفو كردن است كه بخشيده مي شويم و در مردن است كه حيات جاويد مي يابيم |
خدايا ! ذهنم پريشان است ، قلبم بي قرار است ، افكارم شوريده اند و درمانده ام پس رشته زندگي ام را به دست هاي امن تو مي سپارم آنگاه توفان مي خوابد و آرامش تو ، حكفرما مي شود . خداي من ! پاكم كن تا تو را با انجام كارهايي كه به من سپرده اي ، ستايش كنم . مبادا كه در خدمت گزاري تو نا شكيبا و دلخسته شوم . اين ، راه آرامشي ست كه بالاتر از درك آدمي است . |
ای خدا این وصل را هجران مکن سرخوشان عشق را نالان مکن باغ جان را تازه و سرسبز دار قصد این مستان و این بستان مکن چون خزان بر شاخ و برگ دل مزن خلق را مسکین و سرگردان مکن بر درختی کآشیان مرغ توست شاخ مشکن مرغ را پران مکن جمع و شمع خویش را برهم مزن دشمنان را کور کن شادان مکن گر چه دزدان خصم روز روشنند آنچه میخواهد دل ایشان مکن کعبه اقبال این حلقه است و بس کعبه امید را ویران مکن این طناب خیمه را برهم مزن خیمه توست آخر ای سلطان مکن نیست در عالم ز هجران تلختر هرچه خواهی کن ولیکن آن مکن |
خدایا! |
مي گويند خدا نفسي از روحش را در وجود تو دميد ... خدائي كه بود و نبود من و تو و ما و تمام ماها به لحظه اي خواست و اراده او بسته است ... خدائي كه حكمت و اراده اش را نمي شود به سادگي فهميد و فهميدنش چيزي مي خواهد كه بعضي ها به آن مي گويند سعادت !!!خدائي كه ... خدائي كه خداست ! چه تو مسلمان باشي ، چه مسيحي باشي و چه حتي لائيك به دنيا بيائي و لائيك زندگي كني و لائيك بميري ... خدائي كه زندگي را جاري ساخت ، چه تو باشي و چه نباشي و چه زندگي كني و چه بميري ... خدائي كه خواست تنها حي قيوم اين جهان باشد و جز خودش هرچه را كه بود زندگي ببخشايد و بميراند و ... خدا خداست و تنها خواست مطلق در جهان از آن اوست ... خدا خواسته كه تو بشنوي و ببيني و لمس كني و ... خدا خواسته تو بفهمي ...خدا خواسته انديشه اي كني بر اين جهان خلقت و شكر او را بجاي آوري ... شكرش كني نه بخاطر اينكه تو را آفريد ، نه بخاطر اينكه جهان را آفريد و نه بخاطر هزاران آفرينش ديگر او ... تو را آفريد تا شكر كني كه تو را مخلوقي آفريد صاحب انديشه ... و اكنون اگر كمي نيك بنگري و كمي نيك بيانديشي خواهي فهميد ...به راستي خدا نفسي از روحش را در وجود تو دميد ... |
معبودم " سرور اعجاز و شگفتی های جهان از سر رحمت ، به قلب من بیا خودآ ای خسرو شادی های من با عشق به قلبم نزول کن و متبرکم گردان تا ؛ اشک هایم را از خاطر ببرم ... |
اکنون ساعت 08:24 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)