داور دین شاه شجاع آن که کرد
روح قدس حلقه امرش به گوش |
شکر ایزد را که آنچه اسباب بلاست
ما را ز کس دگر نمیباد خواست |
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد |
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راه نشین باده مستانه زدند |
در آن بساط که حست تو جلوه آغاز کرد
مجال طعنه بدبین و بد پسند مباد |
در سایه گل نشین که بسیار این گل
در خاک فرو ریزد و ما خاک شده |
هر نقش که دست عقل بندد
جز نقش نگار خوش نباشد |
دیشب هوسی دل غمینم بگرفت *** اندیشه یار نازنینم بگرفت
گفتم بروم از پی دل تا آنجا *** اشکم بدمیدو آستینم بگرفت |
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی از این طرفه تر برانگیزد |
در خیالش ملک وعز ومهتری/گفت عزراییل رو اری بری
|
اکنون ساعت 06:34 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)