یک نان به دو روز اگر بود حاصل مرد
از کوزه شکسته ای دمی آبی سرد مامور کم از خودی چرا باید بود یا خدمت چون خودی چرا باید کرد |
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد (حضرت لسان الغيب) ------------------------------------------------------------ مشنو از ني، ني نواي بي نواست بشنو از دل، دل حريم كبرياست ني چو سوزد تل خاكستر شود دل چو سوزد خانه دلبر شود |
دستم نداد قوت رفتن به پيش دوست
چندي به پاي رفتم و چندي به سر شدم من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت کاول نظر به ديدن او ديده ور شدم |
مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوز عروس هزار دامادست |
تا جان دارم غم تو خواهم خوردن بسیار امیدهاست در نومیدی .. |
یک جام شراب صــد دل و دیــــن ارزد
یک جــرعه می مملکت چیــــــــن ارزد جــز باده لعل نیست در روی زمیــــــــن تلخــی که هـــزار جــان شیریــــن ارزد |
در پس ایینه ها طوطی صفتم داشته اند
انچه استاد ازل گفت بگو می گویم |
مجلس انس و بهار و بحث شعر اندر میان
نستدن جام می از جانان گرانجانی بود |
می بنوشید و از این محنت هستی برهید
جای آرامش بعد از همه طوفان اینجاست |
تویی که خوبتری ز آفتاب و شکر خدا
که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل |
اکنون ساعت 06:59 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)