تعبير رفت يار سفرکرده میرسد |
یا رب آن آهوی مشکین بختن بازرسان
وان سهی سرو خرامان بچمن بازرسان |
نگارم دوش در مجلس به عزم رقص چون برخاست |
دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت باز مشتاق کمانخانه ی ابروی تو بود |
در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو
بهواداری آن عارض و قامت برخاست |
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم |
مرا کیفیت چشم تو کافیست ریاضت کش به بادامی بسازد |
درد عشقی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس گشتهام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس |
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند |
دلربای همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتکارش |
اکنون ساعت 11:15 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)