مجنون عشق را دگر امروز حالتست
که اسلام دین لیلی وباقی ضلالتست |
تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی
سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست |
تا تو نگاه می کنی کار من اه کردن است./ت بیار
|
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی از این طرفه تر برانگیزد |
درویش را نباشد برگ سرای سلطان/ماییم وکهنه دلقی کاتش در ان توان زد/د بیار
|
دلفریبان نباتی همه زیور بستند
دلبر ماست که با حسن خدا داد آمد |
در کار گلاب وگلحکم ازلی این بود/کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد/د بیار
|
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند |
دلق وسجاده حافظ ببرد باده فروش/گر شرابش زکف ساقی مهوش باشد/د بیار
|
دامن عمر تو ایام همی سوزد
مزن از آتش دل، دست بدامانش ره مخوفست، بپرهیز ازین خفتن ابر تیره است، بیندیش ز بارانش |
اکنون ساعت 05:55 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)