پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

MAHDI 10-23-2009 12:30 PM

شد غلامی که آب جوی آرد *** جوی آب آمد و غلام ببرد
دام هربار ماهی آوردی *** ماهی این بار رفت و دام ببرد

مجتب 10-23-2009 12:36 PM

دل اگر پرده‌ی شک را ندرد، هرگز

نبود راه سوی درگه ایقانش


کعبه‌مان عجب شد و لاشه در آن قربان

وای و صد وای برین کعبه و قربانش

MAHDI 10-23-2009 12:44 PM

شنیده ای که سکندر برفت تا ظلمات
بچند محنت و، خورد آنکه خورد آب حیات

MAHDI 10-23-2009 01:41 PM

تیر غم دنیا به دل ما نرسد
زخم دل عاشق از کمانی دگر است

رزیتا 10-23-2009 02:29 PM

تا پیش بخت باز روم تهنیت کنان
که مژده ای ز مقدم عید وصال تو

ساقي 10-23-2009 03:07 PM

وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی



...

رزیتا 10-23-2009 03:11 PM

یارب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت و چه ها شنید

ساقي 10-23-2009 03:19 PM

دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم
گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم


..

رزیتا 10-23-2009 03:51 PM

من گدا هوس سرو قامتی دارم
که دست در کمرش جز به سیم و زر نرود

MAHDI 10-23-2009 04:46 PM

دوست مشمار آنکه در نعمت زند *** لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست *** در پریشان حالی و درماندگی


اکنون ساعت 06:30 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)