شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
فـراق یـار نه آن میکند که بتوان گفت // ب |
بشنو ، این نی چون شکایت می کند/ از جدایی ها حکایت می کند
کز نیستان تا مرا ببریده اند/ از نفیرم مرد و زن نالیده اند ر |
رخ چو مهر فلک بی نظیر آفاق است
به دل دریغ که یک ذره مهربان بودی س |
سـیر نمیـشـوم ز تـو اِی مـهِ جان فـزای مـن
جور مکن ، جفا مکن، نیست جفا سزای من // ز |
ز بخت بد از من نه جسم ماند و نه جانی
نه عقلی و نه ادارکی و من خود خاک و خاشاکی ن |
دلتنگ جان چقدر خسیسی شما
نالیدن بلبل ز نو آموزی عشق است هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی // ی |
یارب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هر جایی هـ |
هر دم از این باغ بری میرسد
تازه تر از تازه تری میرسد. // ت |
منظورت چیه آقا امید؟
تنهایی خیلی دوست دارم برم تو فکر بعضیا اینو واسه اون میخونم خودش میدونه که کیا |
برا اینکه دلت نمیاد برا کسی تنکس بزنی
//حرف بعدی هم یادت رفت اي غايب از نظر به خدا مي سپارمت جانم بسوختي و بدل دوست دارمت // د |
اکنون ساعت 01:26 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)