یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود |
دوران بقا چو باد صحرا بگذشت *** تلخی و خوشی و زشت و زیبا بگذشت
پنداشت ستمگر که جفا بر ما کرد *** در گردن او بماند و بر ما بگذشت |
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود |
دانی که چیست حاصل انجام عاشقی
جانانه را ببینی و جان را فدا کنی |
یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود |
در برابر چو گوسفند سلیم
در قفا همچو گرگ مردم خوار |
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود |
دوست نزدیکتر از من به من است *** وین عجبتر که من از وی دورم
چکنم ؟ با که توان گفت، که او *** در کنار من و من مهجورم |
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب وروز بجز فکر توام کاری هست |
تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی
سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست |
اکنون ساعت 03:45 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)