پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   کشکول نکته ها (http://p30city.net/showthread.php?t=29575)

behnam5555 12-28-2010 09:43 PM


زندگی

Life is happiness
زندگی شادی است

Life is joy
زندگی لذت است

Life is love
زندگی عشق است

Life is unity
زندگی وحدت است

Life is care
زندگی مراقبت است

Life is faith
زندگی اعتقاداست

Life is freedom
زندگی آزادی است

Life is peace
زندگی آرامش است

Life is creation
زندگی خلقت است

Life is fantasy
زندگی خیال است

Life is art
زندگی هنر است

Life is a dream
زندگی یک رویاست

Life is a fairy tale
زندگی یک افسانه است

Life is a mystery
زندگی یک راز است

Life is knowledge
زندگی دانستن است

Life is delight
زندگ یشوق است

Life is rest
زندگی آسایش است

Life is splendour
زندگی باشکوه است

Life is nature
زندگی گوهراست

Life is elegance
زندگی لطافت است

Life is Feelings
زندگی احساس است

Isn't it
آیا چنین نیست؟

زندگی زیباست ...


behnam5555 12-28-2010 09:45 PM


یاد من باشد ...

یاد من باشد که فــردا دم صبح به نسیم از سر مهــر سلامی بدهم و به انگشــت نخی خواهم بست که فراموش نگردد فــــــردا با همه تلخی و نـــاکامی ها
زنـــدگی شیرین است! و به شکرانه دیدار نسیم هر صبح زنــدگی باید کرد ...

behnam5555 12-28-2010 09:46 PM


بر آنچه نیکوست چنگ بزن،
حتی اگر مشتی خاک باشد.
بر آنچه معتقدی چنگ بزن،
حتی اگر درختی است که به تنهایی ایستاده است.
و بر آنچه باید انجام بدهی استوار باش،
حتی اگر راهی است دور از اینجا.
به زندگی ات بچسب،
حتی اگر راحت تر آن است که رهایش کنی.
به من تکیه کن،
حتی اگر من از کنارت به دور ها رفته باشم.


behnam5555 12-28-2010 09:51 PM


امید
شخصی را به جهنم می بردند.در راه بر می‌گشت و به عقب خيره می‌شد. ناگهان خدا فرمود: او را به بهشت ببريد.
فرشتگان پرسيدند چرا؟پروردگار فرمود: او چند بار به عقب نگاه کرد... او اميد به بخشش داشت..

عاشق
امیری به شاهزاده گفت:من عاشق توام.شاهزاده گفت:زیباتر از من خواهرم است که در پشت سر تو ایستاده است.
امیر برگشت و دید هیچکس نیست .شاهزاده گفت:عاشق نیستی !!!!عاشق به غیر نظر نمی کند .



زیبایی

دخترک طبق معمول هر روز جلوي کفش فروشي ايستاد و به کفش هاي قرمز رنگ با حسرت نگاه کرد بعد به بسته هاي چسب زخمي که در دست داشت خيره شد و ياد حرف پدرش افتاد :اگر تا پايان ماه هر روز بتوني تمام چسب زخم هايت را بفروشي آخر ماه کفش هاي قرمز رو برات مي خرم"دخترک به کفش ها نگاه کرد و با خود گفت:يعني من بايد دعا کنم که هر روز دست و پا يا صورت 100 نفر زخم بشه تا...و بعد شانه هايش را بالا انداخت و راه و افتاد و گفت: نه... خدا نکنه...اصلآ کفش نمي خوام

عملیات
پنج بار دیگه نقشه رو مرور کرد.منتظر فرصت مناسب بود.دیگه موقع عملی کردنش بود.حرکت کرد و آروم آروم از بین چندتا مانع رد شد.کسی نبود بلاخره رسید.تا دستش رو دراز کرد....اون سیب زمینی ها مال شامه، ناخنک نزن بچه.عملیات لو رفته بود.


بیمه ی عمر
پسر جلوی باجه بانک می ایسته، پدر دستی روی شونه اش میکشه و با لبخند نگاهش میکنه.با بیمه ی عمر سینا، آینده فرزندانتان را تضمین کنید. پسرم نگاهش رو از تلویزیون به سمت من میدوزه ولی هیچ نمیگه.
به دخترم که سرش رو روی شونه های پدر معلولش گذاشته، نگاه میکنم ولی هیچ نمیگم.توی خیابون اطرافم رو با خجالت نگاه میکنم، کسی دور و برم نیست.پنجاه تومانی رو داخل صندوق صدقات میندازم و خیالم راحت میشه ؟!
بچه هام رو بیمه ی عمر کردم..


یاد دوران

چارده سال است که میخندی در این قاب ..هنوز جوان مانده ای .. !چارده سال است که می گریم بر این قاب ..چه قدر پیر شده ام . . . !

دوران کودکی
دوچرخم رو در زیرزمین قایم کردم تا هیچکی نتونه اونو بدزده مداد رنگیم رو در جامدادی گذاشتم که گم نشه
لباسم رو در گنجه گذاشتم و درش رو قفل کردم که دست کسی به اونا نرسه توپم رو تو کیسه توری گذاشتم و به دیوار زدم تا هیچکی اون رو بر نداره سالها و سالها از اونا مواظبت کردم ولی نمیدونم چه وقت , کی , از کجا اومد و روزای کودکیم رو برد .

خجالت

میخوام ببرمت آسایشگاه، جاییکه پیرپاتالای همسن و سال خودت هستن همشون مثل خودت دندون شیری هاشون افتاده.منم دیگه مجبور نیستم عذاب دیدن صورت چروکیده ات رو تحمل کنم.اما من هروقت تو رو نگاه کردم، لحظه ی تولدت رو به یاد آوردم و از داشتنت به خودم بالیدم. نبینمت دلم میگیره..


behnam5555 12-28-2010 09:52 PM


زندگی دو حالت داره

فقط دو چيز وجود داره كه نگرانش باشی:
اينكه سالمی يا مريض. اگر سالم
هستی، ديگه چيزی نمونده كه نگرانش باشی؛ اما اگه مريضی، فقط دو چيز وجودداره كه نگرانش باشی:
اينكه دست آخر خوب می شی يا میميری.
اگه خوب شدی كه
ديگه چيزی برای نگرانی باقی نمی مونه؛ اما اگه بميری، دو چيز وجود داره كه نگرانش باشی:
اينكه به بهشت بری يا به جهنم.
اگر به بهشت بری، چيزی برای
نگرانی وجود نداره؛

ولی اگه به جهنم بری، اون قدر مشغول احوالپرسی با دوستان قديمی می شی كه وقتی برای نگرانی نداری پس در واقع هيچ وقت هيچ چيز برای نگرانی وجود نداره.


behnam5555 12-28-2010 09:56 PM



برگ در انتهاي زوال مي افتد و ميوه در انتهاي کمال
بنگر که چگونه مي افتي ! ! !
چون برگ زرد يا سيبِ سرخ ؟


behnam5555 12-28-2010 09:57 PM



تقديم به تو .....

کسي ما را نمي جو يد.
کسي ما را نمي پرسد.
کسي تنها يي ما را نمي گريد.
دلم در حسرت يک دست. دلم در حسرت يک دوست
دلم در حسرت يک بي رياي مهربان مانده است.
کدامين يار ما را مي برد. تا انتهاي باغ باراني.
کدامين اشنا ايا به جشن چلچراغ عشق دعوت مي کند ما را.
و اما با توام اي انکه بي من مثل من تنهاي تنهايي
تو که حتي شبي را هم به خواب من نمي ايي.
تو حتي روزهاي تلخ نامردي. نگاهت. التيام دستهايت را دريغ از ما نمي کردي.
من امشب از تمام خاطراتم . با تو خواهم گفت.
من امشب با تمام کودکي هايم برايت اشک خواهم ريخت
من امشب دفتر تقويم عمرم را به دست عاصي درياي نا ارام خواهم داد
همان دريا که مي گفتي تو را در من تجلي مي کند. اي دوست.
همان دريا که بغض شکوه ها يم در گلوي موج خيزش زخم بر ميداشت.
و اما با تو ام . اي انکه بي من مثل من تنهاي تنهايي
کدامين يار ما را مي برد تا انتهاي باغ باراني...

behnam5555 12-28-2010 09:58 PM



آدمک آخر دنياست ... بخند ...
آدمک مرگ همينجاست ... بخند
آن خدايي که بزرگش خواندي ...
به خدا مثل تو تنهاست ... بخند ...
دستخطي که تو را عاشق کرد ...
شوخي کاغذي ماست ... بخند ...
فکر کن درد تو ارزشمند است ..
فکر کن گريه چه زيباست بخند ...
صبح فردا به شبت نيست که نيست
تازه انگار که فرداست ... بخند ..
راستي ! آنچه به يادت داديم
پر زدن نيست ، که درجاست ... بخند .
آدمک نغمه ي آغاز نخوان
به خدا آخر دنياست ... بخند

behnam5555 01-01-2011 09:40 PM


نکاتی چند برای غلبه بر خشم


۱ - خود را دوست داشته باشید تا هرگز گرفتار خشم‌های مخرب نخواهید شد.

۲ - خود را از شر توقعاتی كه از دیگران دارید نجات دهید.

۳ - رفتارهای خشم برانگیز را بررسی كنید و راهی صحیح برای ابراز احساسات خود بیابید.

۴ - در هنگام عصبانیت سعی كنید پیش كسی بروید كه برای او احترام خاصی قایل هستید و او را دوست دارید.

۵ - لحظات عصبانیت خود را با قید زمان و مكان و واقعه‌ای كه باعث عصبانیت شما شده یادداشت كنید.

۶ - از شخصی كه دوستش دارید بخواهید تا هنگام عصبانیت‌، به شما با گفتار یا اشاره‌های توافق شده‌، هشدار دهد.

۷ - پس از بروز خشم اعلام كنید كه خطا كرده‌اید.

۸ - یاد بگیرید كه اگر چیزی را دوست ندارید. اما از آن عصبانی هم نشوید.

۹ - یاد بگیرید كه هر كس حق دارد چیزی باشد كه خودش انتخاب كرده‌.

۱۰ - ادای عصبانیت را در آورید.

۱۱ - عصبانیت خود را به تعویق اندازید.

۱۲ - در لحظه خشم‌، از افكار خود آگاهی پیدا كنید.

۱۳ - شوخ طبعی را در خود پرورش دهید.

۱۴ - زمان حال خود را با خشم و عصبانیت به هدر ندهید.

۱۵ - زندگی را سخت نگیرید.

۱۶ - خود را ارزشمند بدانید و اجازه ندهید دیگران اختیار شما را در دست بگیرند.

۱۷ - یاد بگیرید تا اعمال و عقاید دیگران شما را پریشان و آشفته نسازد.

۱۸ - به خاطر داشته باشید كه دیگران حق دارند با آن چه دلخواه شماست همراه نباشند.

۱۹ - به یاد داشته باشید كه دیگران نمی‌توانند همیشه به میل شما رفتار كنند.

۲۰ - اگر فكر می‌كنید كه با بلندتر كردن صدایتان طرف مقابل ساكت می‌شود. بیاموزید تا احساس خود را به او نشان دهید، اما كاری نكنید كه عصبانی شود.

۲۱ - یاد بگیرید كه در برابر یأس و ناكامی به شكل تازه‌ای از خود واكنش نشان دهید.

۲۲ - خشم خود را به نحوی كه آثار مخرب نداشته باشد، ابراز كنید.

۲۳ - بیاموزید كه دنیا هرگز آن طور كه شما می‌خواهید، نخواهد بود.


behnam5555 01-01-2011 09:44 PM


سخاوت آن نيست که آنچه را که من بيش از تو به آن نياز دارم به من ببخشي ، بلکه آن است که به من ببخشي آنچه را که بيش از من به آن نياز داري.

جبران خليل جبران




اکنون ساعت 06:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)