پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   کشکول نکته ها (http://p30city.net/showthread.php?t=29575)

behnam5555 08-30-2013 06:23 PM


مظالم و فجايع اعمال شاهزادگان قاجار وحکام و بزرگان آن روزگار به قدري زياد است كه كه گفتني نيست . مرحوم سيد محمد علي جمال زاده در خصوص فجايع آن دوراخ خاطره اي خواندني و عبرت اموز دارد :
جمال زاده مي گويد : « خوب به خاطر دارم كه پدر با ملك المتكلمين از عهد جواني در اصفهان با هم دوست و همكار صميمي بودند ( پدرم او را ميرزا نصرالله مي خواند و او پدرم را سيد جمال خطاب مي كرد . )بعدها هنگامی كه با هم در تهران صاحب شهرت شده بودند ، روزي در يك مجلس خصوصي پدرم او را مخاطب ساخته گفته :« ميرزا نصرالله تو تا همين اواخر با شاهزاده سالارالدوله (پسر مظفر الدين شاه قاجار) دوست شده بودي و در دستگاه او در واقع نديم او بودي و از قرار معلوم طرف توجه و الطاف او بودي ، چه شد كه ناگهان از او جدا شدي و به تهران آمدي ؟ »ملك المتكلمين در جواب گفت كه درست است كه شاهزاده نسبت به من محبت و علاقه ابراز مي داشت ، ولي يك روز كه در باغ او (گويا ملك المتكلمين فرمود در لرستان يا كردستان و درست در خاطرم باقي نمانده است )با چند نفر ديگر مشغول گردش بوديم به يك باغبان پيري رسيديم كه ديگ بزرگي را روي آتش گذاشته و به كارش مشغول بود . همين كه چشمش به شاهزاده قاجار افتاد جلو دويد و تعظيم غرايي كرد و بناي دعا و ثنا و چاپلوسي را گذاشت كه قربانت بروم ، جام خدم و فرزندانم به قربانت ! شاهزاده پرسيد مشغول چه كاري هستي ؟ گفت قربانت گردم . دارم گلاب مي گيرم ، جانم به فدايت والخ .....شاهزاده با حالت تعرض و تغير گفت : اي پير مرد چرا اين همه دروغ به هم مي بافي و اين همه تملق مي گويي ؟ پير مرد گفت : خدا گواه است كه هرچه مي گوييم عين راستي است . شاهزاده گفت : پس هرچه بگويم اطاعت مي كني ؟ گفت : با جان و دل اطاعت مي كنم . شاهزاده گفت : دو دستت را همين الان تا مرفق در اين ديگ جوشان داخل كن و از اين گلاب سوزان به صورتت بزن !! پيرمرد خيال كرد شاهزاده خيال شوخي دارد .ولي چون ديد كه شاهزاده اصرار دارد و مي گويد اگر فورا
اطاعت نكني مي گويم مير غضب بيايد و همين جا سرت را از بدنت جدا كند ، از راه اضطرار دو دستش را در ديگ فرو برد و فريادش به آسمان بلند شد و از هوش رفت وما به چشم خودمان ديديم كه گوشت و پوست هر دو دستش لهيده و حلوا شده و از استخوان جدا گرديده بود!» ملك المتكلمين فرمود ديگر دلم گواهي نداد كه با چنين آدمي زندگي كنم و از او جدا شدم .


behnam5555 08-30-2013 06:25 PM


شخصي زهد فروش ، به ناصرالدين شاه که در جواني عادت داشت شراب بنوشد گفت :
- « ديشب پيامبر خدا را در خواب ديدم كه به من فرمود ، برو به ناصرالدين شاه بگو كه يك قدري كمتر شراب بخورد»
ناصرالدين شاه با شنيدن اين سخن دستور داد شخص زهد فروش را شلاق بزنند و هنگامي كه طرف علت را پرسيد ، ناصرالدين شاه گفت : « پر معلوم است كه دروغ مي گويي ! چون پيامبر (ص) شراب خواري را از اساس منع مي كند نه اينكه بگويد كمتر بخور !!


behnam5555 08-30-2013 06:25 PM


ناصرالدین شاه و کریم شیره ای و ابلهان تهران


ناصرالدين شاه به کريم شيره اي گفت نام ابلهان عمده تهران را بنويس !
كريم گفت به شرط آنكه نام هر كسي را بنويسم عصباني نشوي و دستور قتل مرا صادر نكني !
شاه به كريم شيره اي قول داد .
كريم در اول ليست اسم ناصرالدين شاه را نوشت ! ناصرالدين شاه عصباني شد و خطاب به كريم گفت : اگر ابلهي و حماقت مرا ثابت نكني مير غضب را احضار مي كنم تا گردنت را بزند !
كريم گفت : مگر تو براتي پنجاه هزار توماني به پرنس ملكم خان نداده اي كه برود در پاريس آن را نقد كند و بياورد؟!
ناصرالدين شاه گفت : بلي همين طور است . كريم گفت : من تحقيق كرده ام ، پرنس همه املاك و اموال خود را در اين مملكت نقد كرده و زن و فرزند و دلبستگي هم در اين ديار ندارد ،‌اگر آن وجه را به دست آورد و ديگر به مملكت برنگردد و تو نتواني به او دست يابي چه مي گويي!؟
ناصرالدين شاه گفت : « اگر او اين كار را نكرده و آن پول را پس از بياورد تو چه خواهي گفت ؟»
كريم شيره اي گفت : « آن وقت نام شما را پاك مي كنم و نام او را در اول ليست مي نويسم !!»

برگرفته از كتاب هزار دستان نوشته اسكندر دلدم

behnam5555 08-31-2013 05:11 PM


پاسخ های بزرگمهر حکیم به پرسش های انوشیروان
انوشیروان ،بزرگمهرحکیم را گفت: ای حکیم بزرگ، ما را آگاه کن و خبر ده از امور دشوار و جواب بده به نیک ترین صورت تا معلوم شود و شک از دل برود .
حکیم بزرگمهر گفت: ای پادشاه بپرس از آنچه دشوار است. از خدای تعالی کمک می‌گیرم تا مرا توفیقی نیکودهد به جواب دادن که او بر همه چیز تواناست و نیرو ده جان و خرد است.


گفت: اندرین جهان چه خواهیم تا نعمت هر دو حهان خواسته باشیم؟ گفت: سه چیز، تندرستی ، ایمنی ، مال و نعمت.


گفت: در جوانی چه بهتر و در پیری چه بهتر؟ گفت: در جوانی دانش آموختن و در پیری ، به‌کار بردن.
گفت: چه چیز است که به همه وقتی سزاوار است؟ گفت: به وظیفه‌ی خود مشغول بودن و خویشتن شناختن.
گفت تدبیر با که کنیم؟ گفت: با آن کس که سه چیز در وی باشد‏؛ دین و دانش و دوستی.
گفت: بدین جهان که خردمندتر؟ گفت: آنکه به کارها پیش تر.
گفت: نیکی کردن بهتر است یا از بدی دور بودن؟ گفت از بدی دور بودن بهترین همه‌ی نیکی‌هاست.
گفت: بهتر از زندگانی چیست؟ گفت: بهتر از زندگی، نیکنامی‌و بدتر از مرگ بیم است.
گفت: توانگری بهتر یا پارسایی؟گفت:پارسایی. پس گفت: پارسا بینم اندر بلا و توانگر اندر ناز و نعمت، آن بلا که گذرد نه بلاست و آن نعمت که بگذرد نه نعمت است.
گفت: از زندگی‌ها که خوشتر؟ گفت: آن که در وی امید بود.
گفت: هیچ کس هست که او بدین جهان ایمن زید؟ گفت: آن کس که او را دو چیز گرد آید؛ یکی بی گناهی‏ٌ،دیگر اندوه نخوردن بر آن چیزی که او را از آن چاره نیست.
گفت: تمام کارها به چند چیز اندر است؟ گفت: در دو چیز یکی اندیشه‌ی پیش از کار، دیگر کوشش اندر کار.
گفت: چه چیزیست از چیزها که چشم بدان روشن شود؟ گفت: زن پارسا و فرزند نیک.
گفت: از مردمان که سزاوار تر به رحمت؟ گفت: کریمی‌که بد گوهری بر او چیره شود.
گفت: کدام وقت در زندگی آدمی‌از همه ضایع تر؟ گفت: وقتی که بتواند در حق انسانی لطف کند، حاجتی را براورد و از آن خودداری کند.
گفت: از جورها کدام بزرگتر؟ گفت: دروغ گفتن.
گفت: از مردمان کیست که پشیمانی او سخت تر است؟ گفت: آنکه کردار نیک در حق ناسپاس کند.
گفت: آغاز همه‌ی نیکی ها چیست؟ گفت: دانایی.
گفت: از دوستان کدام دوست بهتر؟ گفت: آن که نیکدل تر .
گفت: از باد روان تر چیست؟ گفت: خبر بد.
گفت: از همه چیزها چه بیشتر؟ گفت: رحمت حق عزوجل.
گفت: کدام کار سودمندتر؟ گفت: نیکی که دیگران را از آن بهره بود.
گفت: از شهد خوشتر چیست؟ گفت: فرزند نیک و دوستی دوستان راست.
گفت بخشایش ایز بر که سزاوارتر؟ گفت: بر آنکه بر خلق خدای بخشنده تر.
گفت: مردم را خرد از چه افزاید؟ گفت: از آموختن علم وادب و هنر.
گفت: از کارها کدام زیانبارتر؟ گفت: رفتن از پی هوای نفس، کز آن بدنامی‌حاصل شود.
گفت: سزاوارتر از همه‌ی مردم به ملامت کیست؟ گفت: آنکه آزموده را آزماید.
گفت: خرد مردمان از چه بود؟ گفت: خرد اندر آموختن است.
گفت: از مردمان کیست که خداوند از او خشنود است؟ گفت: آنکه به داده‌ی او قانع و شاکر است.
گفت: از مردم که را دشمن بیشتر؟ گفت: مردم بی خرد و ناساز و بد زبان را.
گفت: حلم در چیست؟ گفت: در خرسندی.
__________________


در بخش نخست این مطلب ، برخی از پاسخ های اندیشمند بزرگ بزرگمهر که در زمان خسرو انوشیروان پادشاه ساسانی ارج و جایگاه ویژه ای داشت، خواندید و اینک بخش دوم و پایانی این پرسش و پاسخ که میان پادشاه ساسانی و اندیشمند گرانقدر ایرانی انجام شده است. پرسش ها از انوشیروان و پاسخ ها از بزرگمهر حکیم است.

گفت: هنر اندر چیست؟ گفت: در کوشش و پشتکار فراوان .
گفت: چیست که از شمشیر بران تر است؟ گفت: حق گفتن.
گفت: خرسندی چیست؟ گفت: آن است که آن مقدار جوید که به اندازه نیاز وی بود.
گفت: از خرسندی چه سود؟ گفت: آسانی تن خویش.
گفت: فرومایه ترین مردم کدام است؟ گفت: آنکه نه ستایش داند و نه نکوهش.
گفت: کیست که صفت های انسانی او برتر بود؟ گفت: آنکه فروتن بود و بردبار و راستگوی
گفت: سزاوارتر کسی که باید از او گریختن کیست؟ گفت: شخص بیدادگر و یار فریبنده.
گفت: کدام چیز است که شایسته است انسان بدان شاد شود؟
گفت: برادر دوستدار و یار موافق.
گفت: مردم دانا را از نادان چگونه بشناسیم؟ گفت: به نیکی کردن.
گفت: چه باید گفتن؟ گفت: آنچه کسی را نگزد.
گفت: چه چیز باید اندیشیدن ؟ گفت: آنچه اگر آشکار شود، از ملامت یا سرزنش دیگران فارغ باشد.
گفت: کدام دوست استوارتر؟ گفت: آن که از سود و زیان از تو برنگردد.
گفت: تدبیر با که کنیم؟ گفت: با آنکه از او دانش و خرد خیزد.
گفت: از مردمان که توانگرتر؟ گفت: آن که قانع تر.
گفت: کدام فرزند است که باید به او بیشترین امید را داشت؟
گفت: آنکه فرهنگ بیشتر آموزد و از بدنامی‌بیشتر پرهیزد.
گفت: چرا نباید از آموختن عار داشت؟ گفت: از بهر آنکه هر چه بیاموزی سود تو بود.
گفت: پیران را آموختن سزد؟ گفت: اگر زیستن سزد، آموختن سزد.
گفت: از مردمان کیست نزد مردم محبوب تر؟ گفت: آنکه چرب زبان تر و مردم نوازتر است.
گفت: از خز نرم تر چیست؟ گفت: دوست در دل دوست از همه چیزها نرم تر.
گفت: چیست از شمشیر بران تر؟ گفت: حق گفتن.
گفت: مردم از چه چیز باید بیشتر دوری گزینند؟ گفت: از دوست نادان.
گفت: از مردمان که فاضل تر؟ گفت: آنکه در توانگری یاری مردم کند و در درویشی مدارا.
گفت: آز چیست و نیاز چیست؟ گفت: آز، نیاز است و نیاز و خواست بیچارگیست.
گفت: رادی چیست؟ گفت: بخشیدن مال و خواسته به کسانی که سزاوارند.
گفت: کس هست که او را به چیزی نیاز نباشد؟ گفت: هر که بدانچه دارد، قانع باشد او را به هیچ چیز حاجت نباشد.
گفت: زندگانی که خوشتر؟ گفت: آنکه آزادتر زید.
گفت: آسان زیستن چگونه بود؟ گفت: آنکه از زندگانی او بر کس بد نرسد.
گفت: دشمن کشته بهتر یا دوست گشته؟ گفت: دشمن را دوست کرده به، اگر دوست توان کردن.
گفت: کینه دل به چه توان نشاندن؟ گفت: بدان که مرد نگرد و بداند که او را آنچه بدی کند، سود ندارد.
گفت: پادشاهان را بیشتر چه به کار آید؟ گفت: دانایی و مردم دوستی.
گفت: چه چیز است از چیزها که هر کس بر او پادشاست؟ گفت: بر رای و گفتار و کردار خود هر کسی پادشاست.
گفت: بهترین چیزی که سزد آنرا فرو خوردن چیست؟ گفت: خشم خویش.
گفت: چرا هر چه آموزیم به آموختن حریص تر شویم؟ گفت: از بهر آنکه در آموختن همه سود بینیم.
گفت: چگونه است که دردمندان از پزشکان دارو خواهند اما نادانان دانش نجویند و نخواهند؟ گفت: از بهر آنکه از نادانی دل درد نکند، چنانچه از بیماری تن درد کند.
گفت: چه باید گفتن؟ گفت: آنچه دل کسی را نرنجاند.گفت: خرد را پیمان چیست؟ گفت: آن چیز که بدو تمام نرسیدم، پیمان از چه دانم؟
گفت: مردم را به کدام خرد بیشتر ستایش کنند؟ گفت: آن که جهان را بگذارد و از کینه و امر ناممکن پرهیز کند.


گفت: مردان را به چه باید ادب کردن؟ گفت: به حاجتی خواستن که توانایی روا کردن آن را ندارند.



behnam5555 08-31-2013 05:21 PM

تشخیص اصل بودن گوشی موبایل از طریق اینترنت
 

تشخیص اصل بودن گوشی موبایل از طریق اینترنت


http://a1001matlab.persiangig.com/im...5218404628.jpg


امروزه در کشور ما اکثر گوشی های موجود در بازار ریجستر نشده. و قاچاقی به کشور وارد می شوند. که این موضوع باعث نوسانات قیمت یک مدل گوشی شده که علت آن چیزی به جز غیر اصل بودن آن و به اصطلاح چنج بودن آن است که متاسفانه فروشندگان گوشی های تقلبی و یا چنج خود را به عنوان گوشی اصل به مشتری معرفی می کنند. برای شناسایی گوشی های اصلی و چنج راه های متفاوتی است که از جمله ان ها دادن کد #06#* است که سریال گوشی شما (IMEI) را مشخص نموده و شما می توانید آن را با سریال روی کارتن و باطری همخوانی داشته باشد و در غیر این صورت. گوشی شما قاچاق بوده و چنج شده است. اما در این ترفند قصد داریم روشی را به شمامعرفی کنیم كه برای اولین بار از طریق سایت سافتستان بر روی اینترنت قرار میگیرد. شما میتوانید به سادگی و از طریق اینترنت به اصل یا غیر اصل بودن گوشی خود پی ببرید ، بدون نیاز به یافتن کد فوق بر روی کارتن یا باطری گوشی یا سایر راهها!


بدین منظور:


ابتدا بر روی گوشی خود (با هر مدلی) کافی است کد #06#* را وارد نمایید. کد IMEI گوشی خود را مشاهده خواهید کرد.
حال به سایت اینترنتیhttps://www.numberingplans.com/?page=analysis⊂=imeinr بروید.
سپس کد IMEI خود را که یک کد 15 رقمی است را در صفحه مربوط به طور دقیق و بدون خطا وارد نمایید و روی دکمه analyse کلیک کنید.
اکنون سایت مشخصاتی به شما میدهد که باید به طور کامل به مشخصات گوشی شما صدق کند. از نظر مدل ، کارخانه ، کشور سازنده و...
به عنوان مثال اگر گوشی شما مدل نوکیا 3230 باشد ، میابیست بعد از وارد نمودن سریال (IMEI) گوشی ، مشخصات همان گوشی نوکیا 3230 خود را دریافت کنید ، این موضوع بدین معنی است که گوشی شما اصل بوده و هیچ گونه مشکلی ندارد. اما اگر مشخصات داده شده مربوط به گوشی شما نباشد گوشی شما قاچاق یا چنج یا... می باشد .
به عنوان مثال اگر کد یك گوشی K750i را چك كنید و این سایت مشخصات یك گوشی W750 را به شما نشان دهد ، گوشی شما غیراصل یا چنج است!



سایت فوق به غیر از چك كردن IMEI موارد دیگری را نیز آنالیز میکند:
» Phone number analysis
» IMSI number analysis
» IMEI number analysis
» SIM number analysis
» ISPC number analysis


لینك چك كردن IMEI برای تشخیص اصل بودن گوشی :
https://www.numberingplans.com/?page=analysis⊂=imeinr/


لینك چك كردن و آنالیزم كردن كدهای دیگر :
https://www.numberingplans.com/?page=analysis



behnam5555 08-31-2013 05:34 PM

شیطان
 

شیطان

"شيطان" اسم عام (اسم جنس) است ، در حالى كه "ابليس" اسم خاص (عَلَم) مى باشد، و به عبارت ديگر شيطان به هر موجود موذى و منحرف كننده و طاغى و سركش ، خواه انسانى يا غير انسانى مى گويند، ونام ابليس در باورهاي اسلامي شيطان,به معناي كسي كه ادم را فريب داده است.

شيطان به موجود موذى و مضر گفته مى شود، موجودى كه از راه راست بر كنار بوده و در صدد آزار ديگران است ، موجودى كه سعى مى كند ايجاد دودستگى نمايد، و اختلاف و فساد به راه اندازد، و اينكه به ابليس هم شيطان اطلاق شده بخاطر فساد و شرارتى است كه در او وجود دارد.
شيطان معانى مختلفى دارد، كه يكى از مصداقهاى روشن آن ابليس و مصداق ديگر آن انسان‌هاى مفسد و منحرف كننده است.
در آموزه هاي قرآني به دو دشمن درون و بيرون اشاره شده است. گزارش هاي قرآني درباره دشمن بيرون به آن اندازه است كه حساسيت ما را برانگيزاند.
اين دشمن كه قرآن از آن به دشمن آشكار ياد مي كند، هرگز به طور مستقيم در ما تصرف نمي كند ولي با روش ها و ابزارهايي كه در دست دارد به درون نفوذ كرده و با استفاده از ابزارها و ظرفيت هاي موجود نفس آدمي را به يار و ياور خويش تبديل مي كند و دشمن درون را با خود همراه مي سازد. اين گونه است كه اعدي عدوك (دشمن ترين دشمنان انسان) كه نفس و در درون انسان است. هماهنگ و همراه با دشمن بيرون، انسان را به بردگي كشيده و از راه راست و حق و حقيقت دور مي سازد و همه ظرفيت ها و توانمندي هاي موجود در انسان را كه مي بايست در راستاي تكامل و كمال يابي به كار گرفته شود در خدمت خويش مي گيرد و آدمي را به نابودي مي كشاند.
قرآن نام اين دشمن بيروني را كه از نوع جن و جان و آفريده اي از آتش خالص و ناب است، ابليس و به تعبيري شيطان نام نهاده است. ابليس كه در زبان عبري آن را عزازئيل مي نامند به معناي رانده شده از خداست. ابليس نام خاصي براي يك فرد از نوع جن است كه در ميان فرشتگان مي زيست و همراه فرشتگان آسماني مامور به سجده به انسان شد. اين موجود كيست و چه دشمني با انسان دارد و چرا از آغاز آفرينش انسان با وي مخالفت كرده و چرا مي كوشد تا او را گمراه و بدبخت سازد؟ از چه روش هايي براي دست يابي به مقصد و مقصود خويش بهره مي برد و چرا به دشمن آشكار ناميده شده؟ اين نوشتار مي كوشد تا به طور گذرا نگاهي به اين موضوع بر پايه آموزه هاي قرآني داشته باشد. با هم اين مطلب را مي خوانيم.

كيستي ابليس

ابليس در تحليل و گزارش هاي قرآني شيطان بزرگ از جنيان (كهف آيه 50) و آفريده شده از آتش (ص آيه 76) است كه عامل اخراج آدم(ع) و حوا از بهشت گرديد. (بقره آيه 36)
اين نام برگفته از واژه بلس است. ابلاس در زبان عربي به معناي ياس و نوميدي است و ابليس را از آن رو به اين نام ياد كرده اند كه از رحمت الهي مايوس شد. (صحاح اللغه و مقاييس اللغه)
ابليس در ميان فرشتگان مي زيست و از سوي خداوند مامور به سجده بر آدم(ع) شد. (بقره آيه 34) وي به جهت خود برتر بيني از سجده به آدم سرباز زد. (ص آيه 71 تا 76) ابليس آن گاه در بهشت به سراغ آدم رفت و با عنوان خيرخواهي كوشيد تا او را بفريبد. (اعراف آيه 20 و 22) وي با وسوسه آدم(ع) در بهشت (همان) و شبهه افكني در ذهن او (همان) عامل لغزش و عصيان آدم از خدا (اعراف آيات 20 تا 27) شد به گونه اي كه آدم(ع) با عصيان و لغزش و خوردن از درخت ممنوع به تطميع ابليس كه به سلطنت جاويدان يا فرشتگي دست مي يابي، گرفتار دو مشكل شد: نخست اين كه با خوردن از درخت ممنوع برهنه و لخت شد و بدن زميني اش آشكار گشت و شرمگاه و ديگر اعضاي او نمايان شد به گونه اي كه نياز به پوششي غيراز پوشش طبيعي پيدا كرد كه در بهشت از آن برخوردار بود و عيب ها و تن خاكي اش با نقص ها و كمبودهاي نهانش هويدا شد (همان و نيز طه آيه 120 و 121) ديگر آنكه از بهشت رانده شد.

ابليس نماد تكبر


ابليس در قرآن نماد تكبر و استكبار و عصيان و نيز دشمن آشكار انسان است كه مي كوشد به هر شكل و روشي انسان را به بند كشيده و گمراه و بدبخت سازد. (اسراء آيات 61 و 62 و ص آيه 82) قرآن ريشه اين دشمني را خودبرتربيني برمي شمارد كه موجب شد اطاعت انسان را به عنوان خليفه خداوند نپذيرد و با عصيان خويش به جنگ با انسان و خدا برود.
اين دشمن در تحليل و گزارش هاي قرآني از چنان اهميت و جايگاهي برخوردار است كه بي شناخت خصوصيات و رفتارهاي او نمي توان از دست اذيت و آزارهايش در امان ماند. ويژگي مهم ابليس پنهان بودن وي از چشم انسان است. وجود جني او كه ريشه در آتش دارد اين امكان را برايش فراهم كرده است تا انسان را ببيند در حالي كه ديده نشود. (اعراف آيه 27) از اين روست كه قرآن به اشكال مختلف و در آيات متعددي به اين دشمن پرداخته و شيوه ها و روش هاي او را تحليل و تبيين نموده تا انسان با بهره گيري از آموزش ها و توانايي هايي كه در ذاتش سرشته و امانت نهاده شده است خود را از شر و آسيب هاي او در امان نگه دارد.
خداوند در آيه 50 سوره كهف به انسان هشدار مي دهد كه نسبت به دشمني ابليس هوشيار باشد. با آن كه از نظر قرآن اين دشمني ابليس آشكار است (يس آيه 60) ولي به نظر مي رسد مردم كم تري به اين دشمن توجه دارند.

ابليس پنهان، دشمن آشكار


تعبير قرآن به عدو مبين يعني دشمن آشكار با توجه به اين كه ابليس موجودي ناپيدا براي آدمي است و انسان نمي تواند وي را ببيند، شايد به اين علت باشد كه ابليس به هيچ وجه حاضر به دست برداشتن از دشمني خويش با انسان نيست و آشكارا اعلام داشته كه با آدم (ع) و فرزندان وي دشمن است و تا آنان را به گمراهي و بدبختي نكشاند دست بر نمي دارد. (اعراف آيه 27)
ابليس براي رسيدن به اين مقصد از خداوند مهلت مي گيرد كه تا قيامت اين فرصت را داشته باشد مردمان را گمراه كند (اعراف آيات11 تا 15) ولي خداوند به وي مهلت مي دهد تا زماني معين اين امكان را داشته باشد كه به گمراهي مردمان مشغول باشد. (حجر آيات 32 تا 38 و ص 79 تا 81)
به نظر مي رسد اين وقت معين داراي دو مفهوم باشد نخست آنكه شايد مراد از وقت معلوم اين باشد كه وي بتواند تا زمان مرگ آدمي درروي زمين او را گمراه كند ولي اجازه نداشته باشد پس از مرگ و در عالم برزخ و عالم مثال به انسان دسترسي داشته باشد. گمانه دوم اين است كه به وي اجازه داده شده است تا زماني كه حكومت مهدوي(ع) برپا نشده به اين كار خويش ادامه دهد ولي پس از آن قادر نباشد به گمراهي مردم اقدام كند.
قرآن ضمن گزارش كامل از علت دشمني ابليس نسبت به آدم(ع) به اين نكته اشاره مي كند كه اين دشمني، خاص فردي نيست بلكه عموم بشريت را شامل مي شود و در حقيقت ابليس سوگند خورده است تا همه بشر را گمراه و بدبخت سازد و از اطاعت و پيروي خدا باز دارد. (نساء آيه 117 تا 119 و اعراف آيه 11 تا 17 اسراء آيه 61 و 62 و ص آيه 74 و 82 و سبا آيه 20 و 21)
البته گروه بسيار اندكي را از اين مسئله جدا مي سازد كه اينان همان بندگان صالح در تعبير ابليس است. (حجر آيه 39 و 40)
به نظر مي رسد كه اين گروهي كه استثنا شده اند كساني هستند كه ابليس خود مي دانست كه راهي براي گمراهي آنان ندارد. (همان)
قرآن از دوستي انسان با ابليس كه دشمن آشكار انساني است پرهيز مي دهد (كهف آيه 50) و بيان مي كند كه ابليس مي كوشد هم چنان كه خود از امر پروردگارش سرپيچيد و راه فسق و فجور را در پيش گرفت مردم را به فسق و عصيان بكشاند و مردمان را جزو ستمگران و ظالمين قرار دهد. (همان)

ديدگاه ابليس نسبت به انسان


ابليس موجودي مختار همانند ديگر جنيان است و مي تواند بر پايه اراده خويش اطاعت و يا عصيان پيشه گيرد. (بقره آيه 34) وي مي تواند انسان ها را با وسوسه و اغواگري از راه بدر كند و گمراه نمايد. (اعراف آيه 16 و 17 و نيز حجر آيه 39 و 40)
به نظر ابليس جنس انسان از ماده بي ارزشي آفريده شده (لجن و گل بدبو) بنابراين قابليت آن را ندارد كه مورد اطاعت و سجده قرار گيرد. (حجر آيه 32 و 33 و اسراء آيه 61) اين موجود داراي فرزند است و خود و فرزندانش به كينه رانده شدن از درگاه خدا مي كوشند تا فرزندان آدمي را گمراه و بدبخت سازند. او موجودي عصيان گر (بقره آيه 34) و ملعون و رانده شده از درگاه خداوندي است. (ص آيه 75 تا 78) و ريشه اخراج وي از جايگاه رفيع در ميان فرشتگان استكبار او بوده است. (ص آيه 75 و 77)
به نظر شيطان آدم قابل تكريم و احترام و اطاعت نيست (اسراء آيه 62) و به كينه اي كه از وي در دل دارد مي كوشد او و فرزندانش را گمراه كند. از اين رو با توجه به توانايي هايي كه در اغواگري و فريب و وسوسه دارد آدمي را به دام مي اندازد و مي كوشد تا بر پايه آن، بدبختي و شقاوت ابدي را نصيب انسان كند. وي براي دست يابي به اين هدف از روش هايي بهره مي برد كه در اين جا به برخي از آن ها با توجه به آيات قرآني اشاره مي شود.

روش هاي اغواگري ابليس

ابليس براي دست يابي به هدف خود كه سوگند خورده و به آن پاي بند است از شيوه هاي متفاوتي استفاده مي كند تا انسان، منحرف و گمراه شود. (اعراف آيه 11 تا 17) از جمله اين روش ها مي توان به آهنگ باطل اشاره كرد. وي با ايجاد صوت خاصي مي كوشد تا آدمي را از حق و حقيقت دور سازد. شيخ طبرسي در مجمع البيان ذيل همين آيه منظور از گمراه كردن با صوت و صدا را آهنگ هاي باطلي دانسته است كه مصداق آن غنا و صداهايي است كه آدمي را به گمراهي و گناه مي خواند.
به نظر مي رسد كه صوت، اختصاص به آهنگ هاي باطل و نوازندگي نداشته باشد بلكه گاه در گوش جان آدمي زمزمه مي كند كه ما امروزه از آن به بيماري اسكيزوفرني و يا شيزوفرني ياد مي كنيم.
بسياري از افراد روان پريش بر اين باورند كه شخصي در گوش آنان زمزمه مي كند و آنان را به گناه و يا كفر دعوت مي كند و يا مي خواهد پدر و مادر و يا خواهر خود را بكشند و يا به ديگري آسيب برسانند و يا اين كه ديگري مي كوشد تا به وي آسيب برساند. به نظر مي رسد كه ابليس اين توانايي را داراست تا در گوش برخي زمزمه شيطاني بخواند و آنان را با صوت خويش گمراه و بدبخت سازد.
شيطان براي رسيدن به مقصود خويش از سواره نظام و پياده نظام گسترده اي براي اغواي انسان استفاده مي كند (اسراء آيه 61 و 64) اين سواره نظام و پياده نظام با شيوه هاي مختلف به جنگ انسان مي آيند و از هر ابزاري براي تسلط بر بشر بهره مي برند. بنابراين انسان مي بايست بسيار هوشيار و آگاه باشد تا از شر و بدي دشمناني اين گونه قدرتمند و فراوان در امان بماند.
از روش هاي نفوذ و تسلط شيطان بر آدمي بهره گيري از سوگندهاي دروغين است. قرآن گزارش مي كند كه ابليس چگونه با بهره گيري از اين شيوه توانست بر آدم چيره شود و مهار كنش و واكنش هاي وي را در اختيار گيرد و او را وادار سازد به دست خود عصيان كند و از ميوه ممنوع بخورد و از بهشت رانده شود. (اعراف آيه 20 تا 22)
ايجاد آرزوهاي موهوم و دروغين و وعده هاي نادرست در انسان از روش هايي است كه ابليس براي دست يابي به اهداف خود از آن بهره مي برد. در داستان حضرت آدم(ع) ديده شد كه چگونه وي را به وعده جاويدانگي و سلطنت پايدار و يا فرشته شدن و در امان ماندن از آسيب هاي احتمالي و مشكلات آن، گمراه كرد و او را وادار كرد از ميوه ممنوع بخورد و از بهشت و نعمت هاي آن محروم گردد و اگر پذيرش توبه و هبوط وي به زمين نبود به عنوان شقي ابدي گرفتار دوزخ و خشم الهي مي شد. (نساء آيه 117 تا 119)
وعده هاي فريبنده شيطان از مواردي است كه خداوند در آيات 61 و 64 سوره اسراء به آن اشاره مي كند و توضيح مي دهد كه چگونه او از اين روش براي دست يابي به اهداف خود بهره مي برد.
تزيين اعمال ناپسند نزد مردم و نشان دادن كارهاي نادرست و ناروا به عنوان اعمال درست و پسنديده از روش هائي است كه ابليس براي گمراهي مردم و عصيان خداوند به كار مي گيرد. قرآن در آيه 32 تا 39 سوره حجر به اين مسئله اشاره و بيان مي كند كه چگونه ابليس توانست از اين راه آدم را بفريبد و گمراه سازد.

وسوسه گري، مهمترين روش شيطان

وسوسه گري مهم ترين و اساسي ترين شيوه اي است كه ابليس براي فريب و گمراهي مردم از آن بهره مي برد كه در داستان آدم(ع) به خوبي روشن شده است. انسان به طور كلي در برابر وسوسه ها عاجز و ناتوان است و واكنش خوبي نسبت به آن انجام نمي دهد تا از آن برهد. از اين رو بهتر است كه در برابر هر وسوسه اين را توجه داشته باشد كه آيا مطابق آموزه هاي الهي است يا مخالف آن مي باشد. دام ابليس وسوسه گري است كه در آيات چندي به آن اشاره شده است. (اعراف آيه 20 و طه آيه 120)
مكر و فريب از راه هاي ديگر ابليس است كه در آيه 20 تا 22 اعراف به آن اشاره شده است و امري است كه همگان با آن آشنا و خطر آن را مي شناسند.
ابليس براي دست يابي به اهداف خود از هر روش و شيوه اي استفاده مي كند و چيزي را فرو نمي گذارد، از اين رو سوگند خورده است كه در راه دشمني با آدم و فرزندانش از همه روش ها استفاده خواهد كرد. از اين رو در اموال و دارايي و حتي فرزندان آدم شريك مي شود تا بوسيله عزيزترين و گرامي ترين وجود بشري انسان را گمراه كند.
(اسراء آيه 61 و 64)
از ديگر راه هاي او ايجاد بي اعتقادي به آخرت در انسان است كه زمينه ساز سلطه ابليس است.
(سبا آيه 20 و 21)
البته اين سلطه چنان كه گفته شد منحصر در پيروان گمراه ابليس است (حجر آيه 32 و 42) و از اين كه بتواند بر همگان بخصوص بندگان خاص سلطه يابد عاجز است. اين بندگان خاص همان كساني هستند كه قرآن از آنان به بندگان صالح خدا و در تفاسير عرفاني به انسان كامل ياد مي شود.
اين ها نمونه هايي از روش هايي است كه قرآن به عنوان شيوه هاي ابليس براي گمراهي مردم بيان مي كند. اين روش ها به گونه اي است كه بيشتر مردم از طريق آن در دام ابليس گرفتار و بدبخت و شقي مي شوند.
ذكر اين نكته هم خالي از لطف نيست كه قرآن براي رهايي سلطه و يا مصونيت يابي از سلطه ابليس، به عوامل چندي اشاره مي كند كه انسان مي تواند با به بكارگيري آن خود را نجات دهد. از جمله عواملي كه قرآن بيان مي كند مي توان به ايمان (سباء آيه 20 و 21) و بندگي در برابر خداوند (حجر آيه 32 و 42) اشاره كرد.

behnam5555 08-31-2013 05:46 PM

(دانستنی های اینترنت)
 

(دانستنی های اینترنت)

آیا می دانستید که هم اکنون جمعیت اینترنتی ایران ۲۲ میلیون نفر است؟
آیا می دانستید که ۴۸% از جمعیت ایران اینترنتی هستند؟
آیا می دانستید که جمعیت اینترنتی ایران از سال ۲۰۰۰ میلادی تا کنون ۱۲,۷۸۰٫۰ % رشد داشته است؟
به نظر می رسد بعد از رادیو و تلویزیون این رسانه برای تبلیغات تجاری قدرتمندترین است.
آیا می دانستید وب سایت شما فقط ۴ ثانیه فرصت دارد تا نظر مشتری شما را به خود جلب کند؟

آیا می دانستید که ۸۵% از مردم از موتورهای جستوگر استفاده می کنند؟ و وب سایت شما را از این طریق می یابند؟
آیا می دانستید که ۴۷% از جستجوگران در موتور جستجو جذب اولین سایت در این رتبه بندی می شوند ؟
آیا می دانستید که ۶۲% جستجوگران در موتورهای جستجو جذب ۱۰ وب سایت اول می شوند؟
آیا می دانستید که ۲۸% جستجوگران در موتورهای جستجو جذب وب سایت های لیست شده در صفحات دو و سوم موتورهای جستجوگر می شوند؟
وب سایت شما هر چقدر زیبا و حرفه ای طراحی شود بدون بازدیدکننده هیچ ارزشی ندارد.
آیا تاکنون به این مسئله توجه کرده اید که طراحی وب سایت یک فرآیند مهندسی در صنعت نرم افزار است



behnam5555 08-31-2013 05:50 PM


توصیه لقمان به پسرش

روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی. اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری! دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی ! سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !!! پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟ لقمان جواب داد : اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد . اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است . و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست...


behnam5555 08-31-2013 05:53 PM

واقعیت‌هایی جالب درباره خواب
 

واقعیت‌هایی جالب درباره خواب

آدم‌ها در سراسر دنیا غالباً خواب‌هایى درباره تحت تعقیب بودن، مورد حمله قرار گرفتن و یا پرت‌شدن مى‌بینند. خواب‌هاى مشترک دیگر شامل رویدادهاى مدرسه، احساس یخ‌زدگى و بى‌حرکتى، دیر رسیدن و پرواز است.

http://img.tebyan.net/big/1390/12/17...3675117242.jpg

1- همه خواب مى‌بینند

مردها خواب مى‌بینند. زن‌ها خواب مى‌بینند. حتى بچه‌ها خواب مى‌بینند. همه ما خواب مى‌بینیم، حتى کسانى که ادعا مى‌کنند که خواب نمى‌بینند هم خواب مى‌بینند. در واقع، پژوهشگران دریافته‌اند که افراد معمولا هر شب چند بار خواب مى‌بینند که هر کدام بین پنج تا بیست دقیقه طول مى‌کشد. بنابراین، در یک طول عمر معمولى، افراد به طور میانگین شش سال را صرف خواب دیدن مى‌کنند!

2- اغلب خواب‌ها فراموش مى‌شوند

براساس برآوردهاى صورت گرفته توسط آلن هابسون، پژوهشگر خواب، در حدود 95 درصد خواب‌ها کوته‌زمانى پس از بیدار شدن، فراموش مى‌شوند. چرا به یاد آوردن خواب‌ها دشوار است؟ براساس یک نظریه، تغییراتى که در مغز در خلال خوابیدن اتفاق مى‌افتد از پردازش و ذخیره‌سازى اطلاعات که براى شکل دادن حافظه مورد نیاز است، پشتیبانى نمى‌کند. اسکن مغزى از افراد به هنگام خواب نشان داده است که قطعه پیشانى، ناحیه‌اى که نقشى کلیدى در شکل دادن حافظه بازى مى‌کند، در خلال خواب REM (حرکات سریع چشم)، یعنى مرحله‌اى که خواب دیدن اتفاق مى‌افتد، غیرفعال است.

3- همه خواب‌ها رنگى نیستند

با وجودى که در حدود هشتاد درصد خواب‌ها رنگى هستند، امّا درصد کمى از افراد ادعا مى‌کنند که فقط خواب‌هاى سیاه و سفید مى‌بینند. در یک مطالعه، افرادى که در حال خواب دیدن بودند را از خواب بیدار مى‌کردند و از آ‌نها مى‌خواستند که از یک طیف رنگ، رنگى که مطابق با خوابشان بوده را انتخاب کنند. بیشترین رنگى که انتخاب شد، رنگ‌هاى روشن و ملایم بودند.

4- خواب زن‌ها و مردها متفاوت است

پژوهشگران به تفاوت‌هایى بین محتواى خواب‌هاى زن‌ها و مردها پى برده‌اند. در یک مطالعه، چنین نتیجه‌گیرى شده است که مردها بیشتر از زن‌ها خواب‌هایى درباره پرخاشگرى مى‌بینند. براساس گفته‌هاى "ویلیام دامهوف"، پژوهشگر خواب، زن‌ها خواب‌هاى طولانى‌تر و با شخصیت‌ها و اشخاص بیشتر مى‌بینند. در ارتباط با شخصیت‌هایى که نوعاً در خواب‌ها ظاهر مى‌شوند، در خواب مردها تعداد شخصیت‌هاى مرد دو برابر تعداد زن‌هاست در حالى که زن‌ها درباره هر دو جنسیت تقریباً به طور برابر خواب مى‌بینند.

5- حیوانات هم احتمالاً خواب مى‌بینند

آیا تاکنون سگ یا گربه‌اى را دیده‌اید که پا یا دمش را در هنگام خواب تکان مى‌داده است؟ هر چند با اطمینان نمى‌توان در این مورد صحبت کرد، اما پژوهشگران معتقدند که حیوانات نیز احتمالاً خواب مى‌بینند. حیوانات نیز مانند انسان‌ها، مراحل خواب شامل چرخه‌هاى REM و NREM را طى مى‌کنند. در یک مطالعه، به گوریلى چند نماد به عنوان ابزار ارتباطى آموخته شد. در یک مقطع، گوریل علامت «شکل خواب» را انتخاب کرد و این احتمالاً نشانگر این بود که تجربه خواب دیدن داشته است.

6- شما مى‌توانید خواب‌هایتان را کنترل کنید

خواب روشن خوابى است که شما با وجودى که هنوز در حال خواب هستید اما از این که دارید خواب مى‌بینید آگاهى دارید. در خلال این نوع خواب، شما مى‌توانید غالباً محتواى خوابتان را کنترل یا هدایت کنید. تقریباً نیمى از مردم مى‌توانند به یاد آورند که حداقل یک‌بار چنین خوابى را تجربه کرده‌اند و برخى افراد به دفعات چنین تجربه‌اى را داشته‌اند.

7- هیجانات منفى در خواب‌ها متداول‌ترند

در طول یک دوره چهل ساله، "کالیون هال"، پژوهشگر، بیش از پنجاه‌هزار خواب را از دانشجویان دانشکده ثبت کرد. این گزارش‌ها در خلال دهه 1990 توسط یکى از دانشجویان هال به نام ویلیام دامهوف در دسترس عموم قرار گرفت. گزارش خواب‌ها نشان داد که بسیارى از هیجانات از جمله شادى، لذت و ترس در خواب‌ها وجود داشته است. متداول‌ترین هیجانى که در خواب‌ها وجود داشته اضطراب بوده و به طور کلّى هیجانات منفى بسیار بیشتر از هیجانات مثبت بوده است.

8- نابینایان نیز خواب مى‌بینند

با وجودى که کسانى که قبل از پنج سالگى بینایی‌شان را از دست داده‌اند، در دوران بزرگسالى خواب‌هاى تصویرى نمى‌بینند امّا هنوز خواب مى‌بینند. علیرغم فقدان تصاویر، خواب افراد نابینا به همان پیچیدگى و روشنى افراد بیناست. خواب افراد نابینا به جاى حس تصویرى، معمولاً شامل اطلاعاتى از دیگر حواس نظیر صوت، لمس، مزه، شنوایى و بویایى است.

9- در هنگام خواب دیدن، عضلات‌تان فلج هستند

مشخصه خواب REM، مرحله‌اى که خواب دیدن در خلال آن اتفاق می‌افتد، فلج عضلانى است. چرا؟ این پدیده، فقدان کشیدگى طبیعى عضلانى در خواب نام دارد و شما را از حرکت و نقش بازى کردن در خواب‌هایتان به هنگام خوابیدن باز مى‌دارد. اساساً به دلیل آن که نورون‌هاى حرکتى تحریک نمى‌شوند، بدن شما حرکت نمى‌کند.

در برخى موارد، این فلج عضلانى حتى تا ده دقیقه پس از بیدار شدن نیز ادامه مى‌یابد. وضعیتى که به آن فلج خواب مى‌گویند. آیا تا کنون برایتان پیش آمده که وسط یک خواب وحشتناک از خواب پریده باشید و ببینید که قادر به حرکت نیستید؟ با وجودى که این تجربه ترسناکى است امّا به عقیده متخصصان کاملاً عادى است و تنها چند دقیقه طول مى‌کشد تا کنترل عادى عضلانى باز گردد.

10- بسیارى از خواب‌ها عمومیت دارند

با وجودى که خواب‌ها غالباً به شدّت تحت تأثیر تجربیات فردى ما هستند، امّا پژوهشگران دریافته‌اند که برخى موضوعات در بین فرهنگ‌هاى مختلف، بسیار مشترکند. براى مثال، آدم‌ها در سراسر دنیا غالباً خواب‌هایى درباره تحت تعقیب بودن، مورد حمله قرار گرفتن و یا پرت‌شدن مى‌بینند. خواب‌هاى مشترک دیگر شامل رویدادهاى مدرسه، احساس یخ‌زدگى و بى‌حرکتى، دیر رسیدن و پرواز است.

منبع :www.tebyan.net



behnam5555 08-31-2013 05:59 PM

۱۰درس بزرگ از دانشمند بزرگ آلبرت انشتین
 


۱۰درس بزرگ از دانشمند بزرگ آلبرت انشتین


http://degaresh.com/site/wp-content/...in-640-330.jpg

آلبرت انشتین, اندیشیدن, رویاها
ترجمه توسط : افسانه کاظمی


نام انشتین در جهان به مثابه ی هوش فراوان و استعداد و نبوغ است. درست است که همه ی ما فیزیکدان نیستیم اما می توانیم از شیوه ی زندگی اش برای رسیدن به موفقیت درس های بسیاری بگیریم.

آلبرت انشتین کیست؟


۱)از مواجهه با ترس ها نترس!
او حتی در نوجوانی از به چالش کشیدن نظرات و عقاید اطرافیانش ابایی نداشت. از روش تدریس رایج در مدارس آن زمان راضی نبود. او در یادگیری به تفکر انتقادی در برابر حفظ بی چون و چرای مطالب کتاب ها معتقد بود. اگر قرار بود هر بار که کسی کارهایش را به باد انتقاد می گرفت عقب نشینی کند و دست از تلاش بکشد هیچ وقت به موفقیت نمی رسید. برخی از نظریه های او به سرعت و سهولت در مجامع علمی پذیرفته نشد اما او از پا ننشست، ادامه داد و سرانجام توانست نگاه بشریت را به جهان هستی دگرش بخشد.

۲)زیاد جدی نگیر!
زمانی که انشتین در آمریکا به شهرت رسید اغلب مردم او را در خیابان می شناختند و درباره ی نظریه هایش او را سؤال پیچ می کردند. ولی او با لطافت طبع خاص خودش می خندید و می گفت همه من را با پروفسور انشتین اشتباه می گیرند. با توجه به نوع کاری که انجام می داد(فعالیت عمیق فکری) هیچ کس انتظار شخصیتی شوخ در کسی که با نظریاتش جهان را به لرزه درآورد ندارد. اما تلاش برای نیل به پیروزی کاری نیست که جدیتی همیشگی بطلبد. اندکی شوخ طبعی و شادی در دراز مدت ضامن سلامتی است. اگر انشتین در تمام مدت کار و فعالیتش جدی و عبوس بود، با کاری که او انجام می داد و مباحث عمیقی که درگیرش شده بود مطمئناً به عرصه جنون می رسید.

http://degaresh.com/site/wp-content/...-380-285-1.jpg

۳)گاهی فقط تظاهر کن که مشغول فعالیتی!

مانند بقیه افراد انشتین هم گاهی حس و حوصله کار نداشت او هم به مرخصی می رفت. اما موفقیت و حجم عظیم یافته های او نشان می دهد که علی رغم آن که گاهی از کار دست می کشید اما هیچ گاه مسیرش را گم نکرد و دست از تلاش نکشید. او به خوبی می دانست که احساسات و عواطف تکیه گاهی مطمئن برای اهداف و آرزوهای بزرگ هستند.

۴)انتقاد پذیر باش!
مثل همه ی بزرگان می دانست که ممکن نیست همه با عقاید و نظراتش موافق باشند و البته لزومی بر جلب موافقتشان نمی دید. اما این بازخوردها را چالش هایی در ادامه ی راهش می انگاشت و سعی می کرد سخت‌تر کار کند تا به آن ها ثابت شود که اشتباه می کنند و او درست می گوید. تلاش برای جلب رضایت و اعتماد منتقدین تنها اتلاف وقت وانرژی است که می توانی از آن برای پیشبرد کارت فارغ از نظرات و عقاید دیگران استفاده کنی.

۵)شکست را سخت در آغوش بگیر!
فیزیک جزء علوم دقیق است اما بعید می دانم هیچ فیزیکدانی در همان ابتدای مواجهه با آن به همه ی ابعادش مسلط شده باشد. انشتین معتقد بود موفقیت یعنی روند یادگیری در گذر زمان! تنها هدف و مأموریت اشتباهات، آموزش نکات کوچک و بزرگ به او بود. اشتباهاتی که با برگشتن و تصحیح آن ها روی تخته سیاه کارگاهش ، راهش را در حرکت دوباره در آن مسیر هموارتر می ساخت. یکی از معظلاتی که همواره ما را عقب نگه می دارد ترس از ارتکاب اشتباه است. در دراز مدت در می یابی که سکوت و سکون به مراتب بدتر و مضرتر از رفتن و اشتباه کردن است. اشتباه در واقع یعنی به پیش رفتن و یادگرفتن آن چه نباید انجام داد.

۶)قدم های کوچک بسوی هدف
اکثر ما موفقیت را قله ای دور از دسترس می بینیم و این گاهی باعث می شود هیچ تمایلی به سعی و تلاش از خود نشان ندهیم. چرا سختی بکشیم وقتی به هر حال این راه طی می شود و به پایان می رسد؟ این تصور از پیروزی اشتباه و مهلک است. انشتین روز و شب تلاش کرد و بر کاستی ها و مسائل علم فیزیک غلبه کرد اما نه یک شبه! هدفی غایی در ذهن داشت و می دانست با هر گامی که به جلو بر می دارد یک قدم به آن چه در ذهنش دارد نزدیکتر می شود. کار کوچکی که در یک زمان محدود انجام می دهی شاید به نظر بزرگ و مهم نرسد اما بدان که در مقیاس بزرگتر حرکتی است کوچک در مسیری طولانی به سوی هدفی بزرگ!

http://degaresh.com/site/wp-content/...-380-285-2.jpg

۷)خودخواه نباش!

موفقیت های انشتین موجب حسن شهرت و محبوبیتش در جهان شد. وی بدون هیچ گونه چشمداشت و تمایلی به کسب قدرت یا ثروت موجب پیشرفت و تعالی نوع بشر شد! او خیر و صلاح انسان ها را سرلوحه ی راهش قرار داد و تا رسیدن به آن از پا ننشست.
به خاطر داشته باشیم که ما در این دنیا تنها نیستیم و تنها برای خودمان زندگی نمی کنیم. وقتی سخاوتمندانه، با رویی گشاده و قلبی سبکبار و رها به دیگران خدمت کنیم جهان تبدیل به مکانی بهتر می شود و این امر کمک می کند تا در مسیر زندگی دگرش یابیم و انسان های بهتری شویم.

۸)تنها به ساز خودت برقص!
انشتین از دنباله روی های کوکورانه و بی فکر مردم متنفر بود. اگر به دیگران اجازه بدهی در مورد توانایی‌هایت اظهار نظر کنند باید تنها به رؤیای پیروزی وکامیابی بسنده کنی. آنچه اطرافیان در مورد ما می‌گویند نظراتی است که البته وحی منزل نیستند و در بیشتر موارد باید به آرامی از کنار آن ها گذشت. قدرت اندیشه و اختیار موهبتی بزرگ برای همه ی انسان هاست. دنیا با آن چه امروز می بینیم بسیار تفاوت داشت اگر انشتین تحت تأثیر حرف کسی قرار می گرفت که در کودکی به او گفته بود: به درد هیچ کاری نمی خورد!

۹)همیشه برای یادگیری و پیشرفت حرص و ولع داشته باش!
او خودش را صاحب استعداد خاصی نمی دید تنها تفاوتش این بود که بسیار کنجکاو بود. او سیری ناپذیر بود. هر مقاله و نظریه ای گامی بود به سوی پرسش و پاسخ بعدی! بعدی! بعدی!
همیشه به دنبال تازه ها! همیشه در حال رشد و بالیدن! اگر این صفات را در خودمان نهادینه کنیم به موفقیت نزدیکتر می شویم. سمی ترین تفکر ممکن آن است که فکر کنیم آن چه انجام داده ایم کافی است! احساس کامل بودن را در خودت از بین ببر تا راهت را برای پیشرفت هموار سازی!

۱۰)ادامه بده! از پا ننشین!
در مسیر پیش روی به سوی آمال و آرزوهایت ممکن است با موانع زیادی روبرو شوی. اما این دلیل نمی شود که عقب نشینی کنی و بازی را واگذار کنی! این فقط نشان می دهد که چقدر اراده ات سست و بی جان است! انشتین کسی بود که سعی کرد در زندگی با مسائل و مشکلات کنار بیاید و آن ها را قدم به قدم حل کند.
و در پایان ۱۰ درس مهم زندگی از انشتین

1- تخیل مهم تر از دانش است چراکه دانش محدود است اما تخیل همه ی هستی را در آغوش دارد، پیشرفت را مشابه سازی می کند و در مقابل چشمانت قرار می دهد و قادر است انقلابی سهمگین به پا کند.

2- تفاوت بین نبوغ و حماقت در آن است که نبوغ محدودیت هایی دارد.

3- هرگز پرسشگری را کنار نگذار، کنجکاوی بشر حتماً علتی دارد.


4- علم بدون دین سست است و دین بدون علم کور.

5- دو چیز نامحدود است، جهان و حماقت بشر! البته درباره ی جهان مطمئن نیستم!


6- افتادن در دام عاشقی احمقانه ترین کاری نیست که بشر انجام می دهد ولی مطمئناً علت این افتادن جاذبه ی زمین نیست.

7- زیباترین تجربه ها ناشناخته ترین آن هاست و این اساسی ترین احساسی است که خاستگاه علم و هنر ناب محسوب می شود.


8- کسی که هرگز اشتباه نکرده کسی است که هرگز تلاش نکرده است.

9- بیشتر از آن چه برای موفق بودن تلاش می کنی برای با ارزش بودن تلاش کن.


10- چشمگیرترین اثرات کاربردی علم آن است که به ابداع چیزهایی میدان می دهد که بر غنای زندگی می افزایند، هرچند آن را پیچیده تر هم می کنند.
ترجمه اختصاصی دگرش

منبع : ،اسان دانلودaddicted2success



اکنون ساعت 08:03 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)