behnam5555 |
09-01-2013 06:20 PM |
ای رستخیز نا گهان وی رحمت بی منتها
ای رستخیز نا گهان وی رحمت بی منتها ای دل چه اندیشیده ای در عذر آن تقصیر ها
ای یوسف خوش نام ما خوش می روی بر بام ما
ای عاشقان ای عاشقان امروز مائیم و شما
خواجه بیا خواجه بیا خواجه دگر بار بیا
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا
رسید آن شه رسید آن شه بیارائید ایوان را
تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا
چه باشد گر نگارینم بگیرد دست من فردا
آمد بت میخانه تا خانه برد ما را
معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
زهی عشق زهی عشق که ماراست خدایا
درد ما را در جهان درمان مبادا بی شما
شمس
|