نه آسان ديدن رويت نه ممکن دوري از کويت
ندانم چون کنم در وادي حيرت گرفتارم |
بر بوي آنكه روزي يابد گلي چو رويت
آيد نسيم و هر دم گرد چمن برآيد |
شراب خورده و خوي کرده ميروي به چمن
که آب روي تو آتش در ارغوان انداخت |
آتش است اين بانگ ناي و نيست باد
هر كه اين آتش ندارد نيست باد |
بانگ ميدارد که هان اي کاروان
سوي من آييد نک راه و نشان |
كاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش
كي روي؟ ره ز كه پرسي؟ چه كني؟ چون باشي؟ |
ای کاروان آهسته ران کارام جانم میرود
وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود |
دل كه از ناوك مژگان تو در خون مي گشت
باز مشتاق كمانخانه ابروي تو بود |
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من ،به خدا قسم ،خدارا |
علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را
كه به ماسوا فكندي همه سايه هما را |
اکنون ساعت 03:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)