پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با حروف انتخابی (http://p30city.net/showthread.php?t=3982)

مستور 11-02-2012 10:24 AM

مکش به خون پر وبالم که من هر آنچه پریدم
به غیر گوشه ی بامت نشینی نگزیدم


ژ

ماهین 11-02-2012 10:31 AM

ژاله بر لاله فرود آمده هنگام سحر
راست بر عارض گلبوی عرق کرده یار
سعدی
ظ


مستور 11-02-2012 10:35 AM

ظاهر که به دست ماست شستیم تمام
باطن که به دست توست آنرا تو بشوی

ض

افسون 13 11-02-2012 11:34 AM

ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست

الف

ماهین 11-02-2012 11:50 AM

ای آرزوی اولین گام رسیدن
بر جاده های بی سرانجام رسیدن
کار جهان جز بر مدار آرزو نیست
با این همه دل های ناکام رسیدن

ب

افسون 13 11-02-2012 11:58 AM

با شمع روی خوبان پروانه‌ای چه سنجد؟
با تاب موی جانان دیوانه‌ای چه سنجد؟
در کوی عشقبازان صد جای جوی نیرزد
تن خود چه قیمت آرد؟ ویرانه‌ای چه سنجد؟

پ

ماهین 11-02-2012 12:07 PM

پرتو عمر چراغی ست که در بزم وجود
به نسیم مژه بر هم زدنی ، خاموش است

چ

افسون 13 11-02-2012 12:30 PM

چنین که حال من زار در خرابات است
می مغانه مرا بهتر از مناجات است
مرا چو می ‌نرهاند ز دست خویشتنم
به میکده شدنم بهترین طاعات است

ج

مستور 11-02-2012 01:46 PM

جانا زکه آموختی این عشوه گری را
عشاق کشی خانه کنی پرده دری را


افسون 13 11-02-2012 02:01 PM

با "الف" ادامه میدم دوست عزیز

ای ز فروغ رخت تافته صد آفتاب
تافته‌ام از غمت ، روی ز من بر متاب
زنده به بوی توأم ، بوی ز من وامگیر
تشنهٔ روی توأم ، باز مدار از من آب

ر

مستور 11-02-2012 02:28 PM

روم آخر به دامانی زنم دست
که تا از وی رسد کارم به سامان

و

افسون 13 11-02-2012 06:45 PM

وه! که کارم ز دست می ‌برود
روزگارم ز دست می ‌برود
خود ندارم من از جهان چیزی
وآنچه دارم ز دست می ‌برود

گ

ماهین 11-03-2012 12:14 AM

گویند صبر کن که تو را صبر بر دهد
آری دهد ویک به خون جگر دهد
ما عمر خویش به صبوری گذاشتیم
عمر دگر بباید تا صبر بر دهد

ش

مستور 11-03-2012 01:07 AM

شب زفاف کم از تخت پادشاهی نیست
بــه شرط آن که پسر را پــدر کند دامــاد
م

ماهین 11-03-2012 09:13 AM

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چونان خویشتن دارم

ت

مستور 11-03-2012 09:18 AM

تا توانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد

ک

ماهین 11-03-2012 10:14 AM

کسی را مرد عاقل دوست خواند
که او در نیک و بد با دوست ماند


ق

افسون 13 11-03-2012 03:00 PM

قسمت ما چون کمان از صید خود خمیازه‌ای است
هر چه داریم از برای دیگران داریم ما

ف

مستور 11-04-2012 12:34 AM

فرق است میان آنکه یارش بر در
تا آنکه دو چشم انتظارش بر در

ت

مستور 11-04-2012 08:18 PM

تا بداند که جفا در خور طاقت باید
یک نفس آینه خواهم که بدو ناز کند

ی

ماهین 11-04-2012 08:33 PM

یاران مدد که جذبه ی عشق قوی کمند
دیگر به جای پر خطری می کشد مرا

ط

پریشان 11-04-2012 08:45 PM

طره شاهد دنیا همه بندست وفریب

عارفان بر سر این رشته نجویند نزاع


ع

مستور 11-04-2012 08:50 PM

عذریست و عتابی است و چه با هول و شتاب است
هولی و شتابی خوش و خوش عذر و عتابی
ح

amir ahmadi 11-04-2012 09:39 PM

حاجت مطرب و می نیست تو برقع بگشا
که به رقص اوردم اتش رویت چو سپند

د

مستور 11-04-2012 09:41 PM

دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم


چ

ماهین 11-04-2012 10:13 PM

چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد
ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم

ل

مستور 11-04-2012 10:16 PM

لباسی بافتم بر قامت دل
ز پود محنت و تار محبت


ت

ماهین 11-04-2012 10:21 PM

تا چند عمر در هوس آرزو رود
ای کاش این نفس که بر اید فرو رود

و

مستور 11-04-2012 10:25 PM

وصال شیر و شکر تازه می کند دل را
پیاله ای دو سه بر روی ماهتاب بگیر

ظ

ماهین 11-04-2012 10:29 PM

ظل ممدود خم ظلف تو ام بر سر باد
کاندران سایه قرار دل شیدا باشد

ث

مستور 11-04-2012 10:31 PM

ثنا گوی تو باشد هر گیاهی
اگر سرچشمه ی زاینده باشی

ی

ماهین 11-04-2012 10:38 PM

یاد باد آن که چو می شد سرت از باده گران
دوش منت کش آن بار گران بود مرا

غ

مستور 11-04-2012 10:49 PM

غارتگر خانه ی گدا مهمان است
در خانه ی مور شبنمی طوفان است

ن

ماهین 11-04-2012 10:52 PM

نمودی یک وفا دادیم پیشت داد جانبازی
بی او امتحانی نیز در بیداد کن ما را

خ

مستور 11-04-2012 11:03 PM

خدا را گر که می جویی دل غمدیده شادان کن
که حق در عرش دلهای پریشان میشود پیدا

ف

ماهین 11-04-2012 11:08 PM

فغان کاین لولیان شوخ شهر اشوب شیرین کار
چنان برددند صبر از دل که ترکان خان یغما را

د

مستور 11-04-2012 11:11 PM

درد بی عشقی ز جانم برد طاقت ور نه من
داشتــــم آرام تــــــا آرام جــانی داشتــــم

ز

ماهین 11-04-2012 11:18 PM

زدانش به اندر جهان هیچ نیست
تن مرده و جان نادان یکیست

ذ

مستور 11-04-2012 11:22 PM

ذکر توبه مکن ای شیخ که با باده فروش
کرده ام عهد که دیگر نکنم توبه زمی

ش

ماهین 11-04-2012 11:28 PM

شهریارا گر آییین محبت باشد
جاودان زی که چه دنیای بهشت آیینی

گ


اکنون ساعت 06:08 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)