بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح/ان دم که کار مرغ سحر اه و ناله بود
|
در آستین مرقع پیاله پنهان کن
که همچو چشم صراحی ز ما نه خونریز است |
تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من /پیاده می روم و همرهان سوارانند
|
در اين درگه که گَه گَه کُه کَه و کَه کُه شود ناگه
ز امروزت مـشـو غـره که از فـردا نــــه ای آگه (مولانا) ------------------------------------------------------------------------- خبر آمد خبري در راه است ..... اي خوش آن دل كه از آن آگاه است شايد اين جمعه بيايد، شايد .... پرده از چهره گشايد، شايد |
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد
داند که سخت باشد قطع امیدواران //سعدی |
نیت کردم که شش ماه روزه گیرم
به دور گردنت فیروزه گیرم قسم خوردم سر شاه المدار که تا تو دختری مو زن نگیرم |
من و شمع صبحگاهی سزد ار به هم بگرییم
که بسوختیم و از ما بت ما فراق دارد |
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد |
در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد
وقت است که همچون مه تابان به درآیی |
یارب این شمع دلفروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست |
اکنون ساعت 09:37 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)