مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد ش |
عيش امروز علاج غم فردا نکند
مستي شب ندهد سود به خميازه صبح // س |
سخن در احتیاج ما و استغنای معشوق است
چه سودا افسونگری ای دل که در دلبر نمی گیرد ا |
ای دل مباش یکدم خالی ز عشق و مستی
و آنـگـه بـرو کـه رسـتی از نیستی و هستی // ه |
هزار نقش برآید ز کلک صنع و یکی
به دلپذیری نقش نگار ما نرسد د |
دل چون شکسته سازم ز گذشته های شیرین
چه ترانه های محزون که به یادگار دارد // ت |
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند ن |
نامــه جـــرم مــرا روز جــزا باز مــکن
من به امید عطای تو خطا کار شدم // ش |
شراب خورده و خوی کرده میروی به چمن
که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت ه |
هر که را عشق نباشد نتوان زنده شمرد
وان که جانش ز محبت اثری یافت نمرد // ع |
اکنون ساعت 04:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)