دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد
تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد |
من و باد صبا مسکین دو سرگردان بی حاصل من از افسون چشم مست و او از بوی گیسویت |
من نه آنم که ز جور تو بنالم حاشا
بنده ای معتقد و چاکر دولتخواهم |
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار کین کرامت سبب حشمت و تمکین منست |
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش |
هر کجا حرفی از گزینش هست،حق فقط یک گزینه خواهد بود
چشم تو میدهد به من اما،حق سه انتخاب را با هم |
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد حالتی رفت که محراب به فریاد آمد |
سعدیا این همه فریاد تو بی دردی نیست
آتشی هست که دود از سر آن میآید |
فریاد که از شش جهتم راه ببستند آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت |
این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت
وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید |
اکنون ساعت 01:37 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)