کار پاکان را قیاس از خود مگیر |
چنان به دام تو الفت کرفت مرغ دلم |
تا به فراق خو کنم صبر من و قرار کو ؟
وعده ی وصل اگر دهد طاقت انتظار کو ؟! ض |
ضایع و خار مکن مرا نزد دشمن و دوست |
ژنده پوشیدی و جامه ملکی برکندی پاره پاره دل ما را تو بر آن ژنده زنی ص |
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را |
جمعیت خلق را رها خواهی کرد یعنی ز همه روی به ما خواهی کرد پیوند به دیگران ندامت دارد محکم مکن این رشته که واخواهی کرد چ |
چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی |
قتل خود را به دم تیغ محبت دبدم |
در این بهار تازه که گل ها شکفته اند |
|
شب مردان خدا روز جهان افروز است |
کاشکی مست شبی در بر من بی خبر افتی |
شرح این اتش جانسوز نگفتن تا کی ؟ |
ثانیه ها در پی هم میروند |
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را |
صبحدم از عرش می آمد خروشی عقل گفت |
صحبت از باد صبا کرد اثر از زلفش |
وصل من با تو همین بس که در ان کو شب تار |
ز فکر تفرقه باز آی تا شوی مجموع |
|
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر |
وای اگر خنده ی گستاخ کنی |
حال دنیا را چو پرسیدم من از فرزانه ای |
طلعت دوست عیان میخواهم |
شعر و شرع و عرش از هم خواستند |
هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد |
ضمیر دل نگاشایم به کس مرا آن به |
چون کشم بار فراق تو بدین طاقت و صبر |
ز بزم وصل ، خواهشهای بیجا می برد ما را چوگوهر موج ما بیرون دریا می برد ما را ندارد شمع ما را صرفه سیر محفل امکان نگه تا می رود ازخود به یغما می برد ما را ر |
روم آخــر به دامانی زنــم دست |
یا رب مکن از لطف پریشان ما را هر چند که هست جرم و عصیان ما را ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم محتاج به غیر خود مگردان ما را و |
وجهی که بدان وجه توان زیست ندارم |
|
فکر دیگر به جز از گریه نکردم در عشق |
قمار عاشقان بردی ندارد از نداران پرس |
حکایت غم عشق از درون عاشق صادق |
نشان ز عالم اوارگی نبود هنوز |
با دل سوخته ام کرد چنان داغ بهار |
زندگی جز نفسی نیست غنیمت شمرش |
اکنون ساعت 09:34 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)