![]() |
هر روز غروب وقتی هوا . منو دیوونه میکنه کبوتر دلم بازم |
بار خدايا دلم تنگ است |
نعره های بی امونم گوشه آسمون رو کر کرد مگه فریادم رو نشنید که داره دیر می شه برگرد آی به گوشش برسونین کسی جز من نمی تونه کوله بار غصه هاشو روی دوشش بکشونه این همه پیغوم و پسغوم می فرستم که بدونه داره دلواپسی دنیامو به آتیش می کشونه این همه راه رو نمی شه با غریبه ها سفر کرد آی به گوشش برسونین که داره دیر می شه برگرد آی به گوشش برسونین من که جاشو پر نکردم شاید اصلا نمی دونه آی به گوشش برسونین یکی این جا نگرونه … نمی تونم بی تفاوت رو گذشته پا بذارم اون که پاره ی تنم بود ، چه جوری تنها بذارم این همه پیغوم و پسغوم می فرستم که بدونه داره دلواپسی دنیامو به آتیش می کشونه داره دیر می شه ، برگرد (محسن یگانه) |
ترانه....
چه معصومانه میخواند سرود برگریزان را ،
جوان ساری که در کهنه چنار باغ همسایه به فکر استتار لانه اش از چشم صیاد است...... |
تمام دردها تا من وزیدند
هزاران پیله بر دورم تنیدند شکستن سرنوشت شیشه ها بود مرا از بین آنها برگزیدند ... سنگي كه طاقت ضربه هاي تيشه رو نداره تنديسي زيبا نخواهد شد از زخم تيشه خسته نشو كه وجودت شايسته بهترين تنديس هاست |
دارم از تو می نویسم۱ مسعودفردمنش تا حالا فکرشو کردی چه خوب میشه که برگردی با تو چه زندگیهایی که تو رویاهام نداشتم تک و تنها بودم اما تو رو تنها نمیذاشتم چه سفرها با تو کردم چه سفرها تو رو بردم دم مرگ رسیدم اما به هوای تو نمردم دارم از تو مینویسم که نگی دوستت ندارم از تو که با یه نگاهت زیر و رو شد روزگارم دارم از تو مینویسم دارم از تو مینویسم دارم از تو مینویسم موقع نوشتنا وقت اسم گذاشتنا کسی رو جز تو نداشتم اسمی جز تو نمیذاشتم من تموم قصه هام قصه توست اگه غمگینه اون از غصه توست اون از غصه توست با تو چه زندگیهایی که تو رویاهام نداشتم تک و تنها بودم اما تورو تنها نمیذاشتم حتی من به آرزوهات تو رو آخر میرسوندم میرسیدی تو من اما آرزو به دل میموندم هی میخواستم که بگم که بدونی حالمو اما ترس و دلهره خط میزد خیالمو توی گفتن و نگفتن از چه روزهایی گذشتم انقده رفتم و رفتم انقده رفتم و رفتم که هنوزم برنگشتم من تموم قصه هام قصه توست اگه غمگینه اون از غصه توست اون از غصه توست هر چی شعر عاشقونست من برای تو نوشتم تو جهنم سوختم اما مینوشتم تو بهشتم اگه عاشقونه گفتم عشق تو باعث شه اگه مردم تو بدون چه کسی وارثه شه |
جلسه محاكمه عشق بود |
زندگی تعداد نفسهایی نیست که میکشیم |
سکوت سرد فاصله ها تنم را میلرزاند ، به یاد روز هایی که بودنت را نفهمیدم . . .
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- http://sl.glitter-graphics.net/pub/1...j5n2bg2v8i.gif |
همه می پرسند اندوه تو از چیست؟
سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟ برایش صادقانه می نویسم:برای آنکه باید باشد و نیست.... |
اکنون ساعت 11:59 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)