![]() |
:d ه!) *Donkey head! (کله خر!) *Wind hitter. (باد بزن.) *Water puller. (آب کش.) *Hat lifter! (کلاه بردار!) *You are the darling of my stomach. (عزيز دلمی.) *She is very heavy and colourful! (خيلی سنگين رنگينه!) *Don't make yourself spoiled!! (خودتو لوس نکن!!) *Drink of life! (نوش جان!) *Unknowledgeable in salt!! (نمک نشناس!!) *Without salt! (بی نمک!) *With salt! (با نمک!) *Without steam! (بی بخار !) *Don't be narrow and orange!! (نازک نارنجی نباش!!) *You ate my head!! (سرمو خوردی!!) *Again the same soup and the same bowl!! (بازهم همان آش و همان کاسه!!) *Your eyes see beautiful! (چشمتون قشنگ می بينه!) *May your eyes be bright! (چشمتون روشن!) *He took her tear out! (اشکشو در آوردی!) *Her colour has jumped away! (رنگش پريده!) *The patient stone. (سنگ صبور.) *Your place is very empty! (جات خيلی خاليه!) *One hand has no voice. (يک دست سدا نداره.) *I want the donkey and the dates. (هم خرو ميخواد هم خرمارو.) *My new sleeve, eat rice!! (آستين نو بخور پلو!!) *Her friendship is like the friendship of Auntie Bear! (دوستيش مثل دوستی خاله خرسه اس!) *She still has two and a half swallows left!!! (هنوز دوقورت و نيمش باقيه!!!) *Don't see how tiny the pepper is, break it and see how sharp it is! (فلفل نبين چه ريشه بشکن ببين چه تيزه!) *One crow, forty crows! (يک کلاغ چهل کلاغ!) *Hear and don't believe! (بشنو و باور نکن!) *Leave it alone, it's not male male, or female female! (ولش کن نه نر نره نه ماده ماده!) *If you're a crow, then I'm a baby crow! (اگه تو کلاغی من بچه کلاغم!) *The onion has been hanging out with the fruit!! (پياز هم خودشو قاطی ميوه ها کرده!!) *Which instrument of yours should I dance to?? (با کدوم سازت برقصم??) *May God never subtract you from brotherhood! (خدا از برادری کمت نکنه!) *My stomach became a kabob! (دلم کباب شد!) *Die for someone who will have a fever for you! (برای کسی بمير که برات بميره!) *Fartnose! (گوز دماغ!) *Ouch life/soul!! (آخ جوووون!!) *My veins and roots came out!! (رگ و ريشه ام در اومد) |
به تصوير زير نگاه کنيد و به سوالات پاسخ دهيد!! کدام دانشجو خسته و خواب آلود به نظر ميرسد؟ کدامشان دوقلو ميباشند؟ چند تا زن در عکس ديده ميشود؟ چند نفرشان خوشحال هستند؟ چند نفرشان ناراحت ميباشند؟ |
فکر ميکنين پسرا و دخترا چه جوري از عابر بانک پول مي گيرن؟ |
|
عصبانی نشید...... |
خدايا پس چرا من زن ندارم؟ زني زيبا و سيمينتن ندارم؟ دوتا زن دارد اين همسايه ما همان يکدانه را هم من ندارم آژانس ملکي امشب گفت با من: مجرد بهر تو مسکن ندارم چه خاکي بر سرم بايد بريزم؟ من بيچاره آخر زن ندارم! خداوندا تو ستارالعيوبي و بر اين نکته سوءظن ندارم شدم خسته دگر از حرف مردم تو ميداني دل از آهن ندارم تجرد ظاهرا عيب بزرگياست من عيب ديگري اصلا ندارم! خودم ميدانم اين "اصلا" غلط بود در اينجا قافيه ليکن ندارم تو عيبم را بپوش و هديهاي ده خبر داري نيکول کيدمن ندارم؟ اگر او را فرستي ديگر از تو گلايه قد يک ارزن ندارم |
زن گرفتم شدم اي دوست به دام زن اسير من گرفتم تو نگير چه اسيري که ز دنيا شده ام يکسره سير من گرفتم تو نگير بود يک وقت مرا با رفقا گردش و سير ياد آن روز بخير زن مرا کرده ميان قفس خانه اسير من گرفتم تو نگير ياد آن روز که آزاد ز غمها بودم تک و تنها بودم زن و فرزند ببستند مرا با زنجير من گرفتم تو نگير بودم آن روز من از طايفه دُرد کشان بودم از جمع خوشان خوشي از دست برون رفت و شدم لات و فقير من گرفتم تو نگير اي مجرد که بود خوابگهت بستر گرم بستر راحت و نرم زن مگير ؛ ار نه شود خوابگهت لاي حصير من گرفتم تو نگير بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم مستحق لگدم چون در اين مسئله بود از خود مخلص تقصير من گرفتم تو نگير من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام خر همسر شده ام مي دهد يونجه به من جاي پنير من گرفتم تو نگير شعر از ايرج ميرزا |
روزی همه دانشمندان مردند و وارد بهشت شدند آنها تصمیم گرفتند تا قایم باشک بازی کنند، انشتین اولین نفری بود که باید چشم می گذاشت. او باید تا 100 میشمرد و سپس شروع به جستجو میکرد. ...همه پنهان شدند اما نیوتون نیوتون با گچ فقط یک مربع به طول یک متر کشید و درون آن ایستاد. دقیقا در مقابل انشتین. …97, 98, 99.100. انشتین شمرد. او چشماشو باز کرد ودید که نیوتون در مقابل چشماش ایستاده. انشتین فریاد زد نیوتون بیرون( سك سك) نیوتون بیرون( سك سك) نیوتون با خونسردی تکذیب کرد و گفت من بیرون نیستم. ..او ادعا کرد که اصلا من نیوتون نیستم. ...تمام دانشمندان از مخفیگاهشون بیرون اومدن تا ببینن اون چطور میخواد ثابت کنه که نیوتون نیست... ..نیوتون ادامه داد که من در یک مربع به مساحت یک متر مربع ایستاده ام... که منو نیوتون بر متر مربع میکنه ......... ...از آنجایی که نیوتون بر متر مربع برابر یک پاسکال می باشد بنابراین من پاسکالم پس پاسکال باید بیرون بره (پاسکال سك سك |
مردی در کنار رودخانه ای ایستاده بود. ناگهان صدای فریادی را می شنود و متوجه می شود که کسی در حال غرق شدن است. |
اگر نمی تونی کپی نکن! |
اکنون ساعت 07:45 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)