ای که وجودم ز وجودت بوجود آمده است من به قربان وجودی که وجودم ز وجودش به وجود آمده است |
منم که گوشه میخانه خانقاه من است
دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است |
بجان پیر خرابات و حق صحبت او که نیست در سر من جز هوای خدمت او |
مرا دل ز که پرسم که نیست دلداری
که جلوه نظر و شیوه کرم دارد |
رفتی و در دل هنوزم حسرت دیدار باقی
حسرت عهد و وداعم با دل و دلدار باقی |
عشرت کنیم ور نه به حسرت کشندمان
روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم |
با تو بودم ای پری روزی که عقل از من گریخت
گر تو هم از من گریزی وای بر احوال من |
ثریا چون منیژه بر سر چاه
دو چشم من بدو چون چشم بیژن |
گر بدین جلوه به دریاچه اشکم تابی
چشم خورشید شود خیره ز رخشانیها |
گوی خوبی که برد از تو که خورشید آن جا
نه سواریست که در دست عنانی دارد |
اکنون ساعت 06:27 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)