یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم/افکند و کشت وعزت صید حرم نداشت
|
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است |
تو بر بندگان مه روئی
با غلامان یاسمن بوئی من فتاده بدست شاگردان بسفر پایبند و سرگردان |
نامم ز کارخانه عشاق محو باد
گر جز محبت تو بود شغل دیگرم |
مردیکه بهست و نیست قانع گردد
هست و عدم او را همه تابع گردد موقوف صفات و فعل کی باشد او کز صنع برون آید و صانع گردد |
ده انگشت مرتب کرد بر کف
دو بازویت مرکب ساخت بر دوش سعدی |
شراب لعل کش وروی مه جبینان بین
خلاف مذهب انان جمال اینان بین |
نکن ز گردش گیتی شکایت ای درویش
که تیره بختی اگر هم بر این نسق مردی |
یک لحظه اگر نفس تو محکوم شود
علم همه انبیات معلوم شود آن صورت غیبی که جهان طالب اوست در آینهی فهم تو مفهوم شود |
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم *** لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمانی
|
اکنون ساعت 08:23 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)