پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با حروف انتخابی (http://p30city.net/showthread.php?t=3982)

افسون 13 12-07-2012 02:36 AM

زان می خوردم که روح پیمانه ی اوست
زان مست شدم که عقل دیوانه ی اوست
دودی به من آمد آتشی با من زد
زان شمع که آفتاب پروانه ی اوست

ش

مستور 12-07-2012 02:42 AM

شرم دار آخر جفا چندین مکن
قصد آزار من مسکین مکن


افسون 13 12-07-2012 08:54 AM

نه دل کم عشق یار می‌ گیرد
نه با دگری قرار می‌ گیرد
از دست تو آن سرشک می‌ بارم
کانگشت ازو نگار می‌ گیرد

و

مستور 12-07-2012 10:30 AM

وضع زمان قابل دیدن دو باره نیست
رو پس نکرد هر که از این خاکدان گذشت



ژ

افسون 13 12-07-2012 01:12 PM

ژاله خورشید شعله بارد اگر
درجهد برق خاطرش به غمام
آسمان در ازاء حکم روانش
خط باطل کشید بر احکام

ص

مستور 12-07-2012 03:40 PM

صحرا و باغ و خانه ندانم کجا خوش است
هر جا خیال روی تو باشد مرا خوش است

ض

ماهین 12-07-2012 06:37 PM

ضعیفان خاک و خاشاکند سیلاب حوادث را
که از شمع،آتش اول در نهاد ریسمان گیرد

ی

مستور 12-07-2012 07:10 PM

یاد باد آنکه چو یاقوت قدح خنده زدی
در میان من و لعل تو حکایت ها بود

ل

mohammad.90 12-08-2012 12:59 AM

لبش می‌بوسد و خون می‌خورد جام
رخش می‌بیند و گل می‌کند خوی

ج


ماهین 12-08-2012 07:09 AM

جان خوشست اما نمی خواهم که جان گویم تو را
خواهم از جان خوشتری یابم که آن گویم تو را

پ

افسون 13 12-08-2012 07:21 AM

پایم از عشق تو در سنگ آمدست
عقل را با تو قبا تنگ آمدست
نام من هرگز نیاری بر زبان
آری از نامم ترا ننگ آمدست

ح

مستور 12-08-2012 04:43 PM

حسن خوش از روی خوبان آشکارا کرده ای
پس به چشم عاشقان آنرا تماشا کرده ای

م

افسون 13 12-09-2012 07:11 AM

مو احوالم خرابه گر تو جویی
جگر بندم کبابه گر تو جویی
ته که رفتی و یار نو گرفتی
قیامت هم حسابه گر تو جویی

ن

مستور 12-09-2012 04:46 PM

نا امید است ز درمان دو بیمار طبیب
چشم بیمار کسی و دل بیمار کسی
و

افسون 13 12-09-2012 11:31 PM

وای آن روجی که در قبرم نهند تنگ
به بالینم نهند خشت و گل و سنگ
نه پای آنکه بگریزم ز ماران
نه دست آنکه با موران کنم جنگ

ه

مستور 12-09-2012 11:50 PM

هر که آمد امارتی نو ساخت
رفت و منزل به دیگری پرداخت

ل

افسون 13 12-09-2012 11:58 PM

لاله کاران دگر لاله مکارید
باغبانان دو دست از گل بدارید
اگر عهد گلان این بو که دیدم
بیخ گل بر کنید و خار بکارید

ک

مستور 12-10-2012 01:40 AM

کار من بیچاره گره در گره است
رحمی بکن و گره گشایی بفرست

ش

افسون 13 12-10-2012 08:02 AM

شیرمردی بُدم دلم چه دونست
اجل قصدم کره و شیر ژیونست
ز موشیر ژیان پرهیز می ‌کرد
تنم وا مرگ جنگیدن ندونست

س

mohammad.90 12-10-2012 10:56 AM

ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را

ف

افسون 13 12-10-2012 11:10 AM

فرو ناید سر مردان به نامرد
اگر دارم کشند مانند حلاج

ع

mohammad.90 12-10-2012 11:23 AM

عمر بگذشت به بی‌حاصلی و بوالهوسی
ای پسر جام می‌ام ده که به پیری برسی

غ


مستور 12-10-2012 09:02 PM

غلام همت آن رند عافیت سوزم
که با گدا صفتی کیمیاگری داند

گ

افسون 13 12-10-2012 10:12 PM

گذشت‌ از چرخ و بگرفت ‌آبله چشم ‌ثریا را
هوایت تا کجا ازپا نشان؟ لهٔ ما را
تأمل تا چه درگوش افکند پیمانهٔ ما را
نوایی هست در خاطر شک؟ ‌رنگ مینا را

الف

مستور 12-10-2012 10:18 PM

ای که پنجاه رفته و در خوابی
مگر ایــن پنج روزه دریابــی

ث

ماهین 12-10-2012 10:23 PM

ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی


م

مستور 12-10-2012 10:28 PM

من از وصال تو دل برگفته بودم و لیک
زبان لطف توام باز در گمان انداخت

ص

افسون 13 12-11-2012 07:59 AM

صبح است ، دمی بر می گلرنگ زنیم
وین شیشهٔ نام ‌و ننگ برسنگ زنیم
دست از اَمَلِ درازِ خود باز کشیم
در زلفِ دراز و دامنِ چنگ زنیم

ح

مستور 12-11-2012 08:32 AM

حیف و صد حیف که با این همه زیبایی و لطف
عشق بگذاشته اندر پی سودا شده ای

ع

ماهین 12-11-2012 01:05 PM

عالم تمام یک گل بی خار می شود
دل را اگر ز کینه مصفا کند کسی

ر

مستور 12-11-2012 04:46 PM

راهی بــزن که آهی بـر ساز آن تــوان زد
شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد

ن

اهورا 12-11-2012 05:06 PM

نابرده رنج گنج میسر نمیشود

مزد ان گرفت جان برادر که کار کرد

ق

مستور 12-11-2012 05:54 PM

قبله ام روی بتان است و وطن کوی مغان
عجب از معتکف گوشه ی ابرویی نیست

ف

ماهین 12-11-2012 11:04 PM

فاش میگویم و از گفته ی خود دلشادم
بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

ی

مستور 12-11-2012 11:14 PM

یاران همنشین همه از هم جدا شدند
ماییــم و آستانــه ی دولت پنـــاه تـــو

و

ماهین 12-12-2012 12:28 AM

وصل خورشید به شب پره اغمی نرسد
که در آن آینه صاحب نظران حیرانند

ک

مستور 12-12-2012 12:34 AM

کس نداند که چه دیدم من از آن گردش چشم
مگر آن صعوه که در صید گه شاهین بود

ز

ماهین 12-12-2012 01:57 AM

دلی کز معرفت نور و صفا دید
به هر چیزی که دید اول خدا دید
ش

افسون 13 12-12-2012 07:31 AM

شکوه آصفی و اسب باد و منطق طیر
به باد رفت و از او خواجه هیچ طرف نبست

ن

yad 12-12-2012 09:54 AM

نامه ی تعزیت دختر زر بنویسید
تا همه مغبچگان زلف دوتا بگشایند

ق


اکنون ساعت 06:09 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)