پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

Omid7 11-11-2009 07:07 PM

من دیوانه چو زلف تو رها می کردم
هیچ لایقترم از حلقه ی زنجیر نبود

مجتب 11-11-2009 07:51 PM

در بحر خیال غرقه‌ی گردابم
نی بلکه به بحر میکشد سیلابم
ای دیده نمی‌خواب من بنده‌ی آنک
در خواب بدانست که من در خوابم

MAHDI 11-11-2009 08:13 PM

مشو ایمن که تنگدل گردی
چون ز دستت دلی بتنگ آید

مجتب 11-11-2009 08:22 PM

در آتش خویش چون دمی جوش کنم
خواهم که دمی ترا فراموش کنم
گیرم جانی که عقل بیهوش کند
در جام درآئی و ترا نوش کنم

MAHDI 11-11-2009 08:37 PM

مست می بیدار گردد نیمه شب
مست ساقی روز محشر بامداد

مجتب 11-11-2009 08:39 PM

در عشق توم وفا قرین می‌باید
وصل تو گمانست، یقین می‌باید
کار من دل خواسته در خدمت تو
بد نیست ولیکن به ازین می‌باید

MAHDI 11-11-2009 08:48 PM

دوش چون طاووس مینالیدم اندر باغ وصل
دیگر امروز از فراق یار می پیچم چو مار

مجتب 11-11-2009 08:52 PM



رفتی و ز رفتن تو من خون گریم
وز غصه‌ی افزون تو افزون گریم
نی خود چو تو رفتی ز پیت دیده برفت
چون دیده برفت بعد از او چون گریم

MAHDI 11-11-2009 09:08 PM

مراد هر که برآری، مطیع امر تو گشت
خلاف نفس که فرمان دهد چو یافت مراد

مجتب 11-11-2009 09:11 PM

دوش از سر مستی بخراشید رخم
آندم که زروش لاله میچید رخم
گفتم مخراشش که از آنروز که زاد
از قبله‌ی روی تو نگردید رخم


اکنون ساعت 05:56 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)