پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با حروف انتخابی (http://p30city.net/showthread.php?t=3982)

افسون 13 06-03-2014 08:50 PM

عمرت تا کی به خودپرستی گذرد
یا در پی نیستی و هستی گذرد
می نوش که عمریکه اجل در پی اوست
آن به که به خواب یا به مستی گذرد

"ف"

پریشان 06-04-2014 01:19 PM

فاش گویم: آتش عشقی بزرگ
در درونم در وجودم پا گرفت
این دلم کز عاشقی ها می گریخت
بار دیگر عاشقی از سر گرفت

ش


افسون 13 06-05-2014 12:07 PM

شوری نه‌ چنان گرفت ما را
کز دست توان گرفت ما را

ما هیچ گرفته‌ ایم از او

او هیچ از آن گرفت ما را


"گ"


فندق 06-06-2014 09:17 PM

موضوع: مشاعره با حروف انتخابی پاسخ به موضوع
 
طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست

مستور 06-22-2014 12:10 AM

نگفتین با چه جواب بدم
لاجرم با حرف آخر پاسخ میدم

ترا تیشه دادم که هیزم زنی
ندادم که بنیان مردم کنی


ف

افسون 13 07-03-2014 09:47 AM

فارغ ز بهشت و دوزخ ای دل خوش باش
با درد و غمش که یار دیرینه ی ماست

"ج"



مستور 07-04-2014 09:26 AM

جایی که عقاب پر بریزد
از پشه لاغری چه خیزد
ع

NV1372 07-04-2014 04:53 PM

عالم همه سر به سر رباطیست خراب
در جای خراب هم خراب اولیتر

س

افسون 13 07-04-2014 05:05 PM

ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را
ساغر می بر کفم نه تا ز بر
برکشم این دلق ازرق فام را

"ن"

مستور 07-04-2014 05:19 PM

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
م

NV1372 07-04-2014 05:20 PM

مرا از توست هر دم تازه عشقی

تو را هر ساعتی حسنی دگر باد

د

مستور 07-04-2014 05:23 PM

دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه ی راه رفت آموخت
ل

NV1372 07-04-2014 05:30 PM

لبش می‌بوسم و در می‌کشم می

به آب زندگانی برده‌ام پی

نه رازش می‌توانم گفت با کس

نه کس را می‌توانم دید با وی

س

مستور 07-04-2014 05:44 PM

سالها رفت پس از تلخی ها
زندگی گشت به کامش چو شکر
ض

افسون 13 07-04-2014 05:51 PM

صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت

گل بخندید که از راست نرنجیم ولی

هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت


"ل"


NV1372 07-06-2014 12:02 AM

لعبت شیرین اگر ترش ننشیند

مدعیانش طمع کنند به حلوا

ن

yad 04-07-2015 09:31 PM

نشاید خون سعدی بی سبب ریخت
ولیکن چون مراد اوست شاید


ف

amir ahmadi 12-04-2015 11:03 PM

فغان که در طلب گنجنامه مقصود
شدم خراب جهانی ز غم تمام و نشد.
ت

اهورا 12-15-2015 08:05 PM

از وصفش عاجزم

معجزه

فرانک 01-31-2016 09:49 PM

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
ز

ماهین 01-31-2016 11:17 PM

ز لب دوختن غنچه را زندگي ست

چو بشکفت زان پس پراکندگي است

خ

شابادی 04-11-2016 09:46 PM

خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی ست
انگار که نیستی چو هستی خوش باش

و

فرانک 09-05-2016 01:16 PM

وفا نکردی و کردم، جفا ندیدی و دیدم

شکستی و نشکستم، بریدی و نبریدم.

ج

کارگر سایت 09-05-2016 10:04 PM

جانا ز فراق تو این محنت جان تا کی
دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی

ص

mary.f 09-05-2016 10:25 PM

صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد

ع

کارگر سایت 09-05-2016 10:38 PM

عاشقان گر همه را اب برد
خوب رويان همه را خواب برد

م

فرانک 09-06-2016 01:21 AM

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
د

کارگر سایت 09-06-2016 04:18 AM

دیگرانت عشق می‌خوانند و من سلطان عشق
ای تو بالاتر ز وهم این و آن بی‌من مرو

ف

فرانک 09-07-2016 01:29 PM

فاش میگویم و از گفته ی خود دلشادم
بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم
د

kiana 10-23-2016 09:33 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط فرانک (پست 299647)
فاش میگویم و از گفته ی خود دلشادم
بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم
د




دو سه شبه که چشمام به دره
خدا کنه که خوابم نبره
تو این قفس که زندون من
دلم گرفته و منتظره
خدا کنه که خوابم نبره
می خوام که دل به دریا بزنم
به سینه حرفو یک جا بزنم
چرا کسی نمیگه به من
عشق و امیدم به کجا رفته
شبا اگه که تنها بمونم
با غصه ها تو دنیا بمونم
به کی آخه می تونه بگه
که پشیمونه چرا رفته
فردا دوباره پاییز میشه باز
دلم ز غصه لبریز میشه باز
ای آسمون بهش بگو پشیمون میشی
بسوزه عاشقی قسم که دل خون میشی



جان جان بله بله !!!!گویا از اتاق فرمان اشاره میکنند که به دلیل مسایل امنیتی این شعر پذیرفته نمیشه..........بنابراین شعر دیگری براتون از حضرت کیانا !!!!!!(آقا میگم این شاعرش هوشنگ ابتهاج هست ها !!!)


دلم گرفته خدایا تو دل گشایی کن
من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن
به بوی دلکش زلفت که این گره بگشای
دل گرفته ما بین و دلگشایی کن .

آآآآآآآآآآآآآ



mohammad.90 01-15-2017 02:19 AM

نه تنها شد ایوان و قصرش به باد

که کس دخمه نیزش ندارد به یاد

همان مرحله‌ست این بیابان دور

که گم شد در او لشکر سلم و تور....................




ب



MAHDI 02-06-2017 12:19 AM

بهار آمد بهار آمد که عالم بوی جان گیرد
بنال ای بلبل عاشق که یار گلعذار آمد ....


س

mohammad.90 02-07-2017 01:33 AM

ساز کوکی بودم و ساز مخالف می زدی

بر دل آشفته ام گویی که سامان نیستی


ط

MAHDI 02-09-2017 04:22 PM

طراوت شد از روی و رونق ز رنگ
شد از نقرهٔ زیبقی آب و سنگ


ش

mohammad.90 02-18-2017 07:30 AM

شب که در بستم و مست از مي نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم


ب

مستور 03-02-2017 12:30 AM

بر آستان جانان گر سر توان نهادن
ماییم و کهنه دلقی کاتش در آن توان زد



ط

فرانک 09-18-2017 02:44 PM

طائر گلشن قدسم چه دهم چه دهم شرح فراغ
که در این شامگه حادثه چون افتادم
ن

اهورا 09-25-2017 09:07 PM

نه غزل نوشته بودم نه ترانه ای سرودم
که به حرمت سکوتم، تو به دیدنم بیائی
نه سراغ من گرفتی نه سخن به نامه گفتی
به همان بهـانه ای که،نشنیده ای ندائــی

غ

ساقي 09-26-2017 02:21 AM

شعر
 
غیر از گهر عشق که پاینده و باقی است
باقی همه چون موج، ز دریا گذرانند

ج

mohammad.90 10-30-2017 11:18 PM

جهاندار بر شاد و رد بزرگ

نوشته همه پیکرش میش و گرگ

همان زر و گوهر برو بافته

سراسر یک اندر دگر تافته




ل




اکنون ساعت 12:32 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)