ز رقيب ديو سيرت به خداي خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددي دهد خدا را |
الا اي طوطي گوياي اسرار
مبادا خاليت شكر زمنقار:53: |
روز و شب فکر من اینست و هم شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم |
ما آزموده ايم درين شهر بخت خويش
بيرون كشيد بايد ازين ورطه رخت خويش:53: |
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها |
اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي
دل بي تو به جان آمد وقت است كه بازآيي |
یارب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت وچها شنید |
در ازل پرتو حسنت ز تجلي دم زد
عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد |
دو تنها و دو سرگردان دو بی کس
دد و دامت کمین از پیش و از پس |
ساقی بیا که عشق ندا میکند بلند
کانکس که گفت قصه ماهم زما شنید |
اکنون ساعت 11:24 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)