چه شد آن عهد قدیم و چه شد آن یار ندیم
خون کند خاطر من خاطره عهد قدیم |
دیدی ای دل که غم عشق دگرباره چه کرد
چون بشد دلبـــــــر و با یـــار وفادار چه کرد |
غم عشق اگر بکوشم که ز دوستان بپوشم
سخنان سوزناکم بدهد بر آن گواهی |
قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم
دوستان از راست میرنجد نگارم چون کنم |
گفتم سخن تو گفت حافظ گفتا شادی همه لطیفه گویان صلوات |
ما حاصل عمری به دمی بفروشیم
صد خرمن شادی به غمی بفروشیم در یک دم اگر هزار جان دست دهد در حال به خاک قدمی بفروشیم |
شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما |
قسام بهشت و دوزخ آن عقده گشای ما را نگذارد که در آئیم ز پای |
مردان نه بهشت و رنگ و بو میخواهند
یا موی خوش و روی نکو میخواهند یاری دارند مثل و مانندش نیست در دنیی و آخرت هم او میخواهند |
آن میوه بهشتی کامد بدستت ای جان دردل چرا نکشتی از دست چون بهشتی |
اکنون ساعت 03:32 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)