رفـتـی و دل ربـودی یـک شـهر مبــتــلا را
تا کی کنیم بی تو،صبری که نیست ما را // ز |
ز دو ديده خون فشانم ز غمت شب جدايي
چه كنم كه هست اينها گل باغ آشنايي ن |
نالیدن بلبل ز نو آموزی عشق است
هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی // م |
ما ز بالاييم و بالا مي رويم
ما ز دريائيم و دريا مي رويم ش |
شراب تلخ صوفی سوز بنیادم بخوهد برد
لبم بر لب نه ای ساقی و بستان جان شیرینم ن |
نه بسته ام به کس دل
نه بسته کس به من دل چو تخته پاره برموج رها رها رها من هر آنکه زمن دور چو دل به سینه نزدیک هر آن به سینه نزدیک از آن جدا جدا من گ |
گرچه رفتی، ز دلم حسرت روی تو نرفت
در این خانه به امید تو باز است هنوز // و |
وصل تو اجل را ز سرم دور همي داشت
از دولت هجر تو كنون دور نماندست ژ |
ژنده پوشی نبود عیب ز خود دور نمای
جامه ای را که در ان رنگ تعلق بینی // ظ |
ظلم و ستم در آن زمان تمام شد
شب و تاریکی زندگی ما تمام شد ط |
اکنون ساعت 06:29 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)