پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تالارهای آزاد (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=192)
-   -   پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل (http://p30city.net/showthread.php?t=3619)

مهرگان 12-09-2011 10:24 PM

ممنون روژینا جون :)
امضای شما هم خیلی قشنگه:53:

مهرگان 12-09-2011 10:38 PM

از زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام


دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم

آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود

از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امی
د

از حال من مپرس که بسیار خسته ام


shokofe 12-09-2011 10:49 PM

من این شعرو خیلی دوست میدارم مهرگان جون
کلی حال کردم
دستت ندرده خانمی:53:

از حال من مپرس که بسیار خسته ام


مهرگان 12-09-2011 11:12 PM

خواهش شکوفه خانوم جون، این شعره از امضای آقا مهدی بود :دی
اتفاقی دیدمش توی نت، منم ازش خوشم میاد :53:

ترنم 12-10-2011 12:02 AM

سلام
بازم اومدم
همه خوبن خوشن سلامتن
مینا که معلومه رفته پایتخت چند روزه خبری ازش نیست

مهرگان مرسی بابت شعر
اقا حسین غیبت رد شد برو یه فکری به حال خودت بکن

مهدی اقا چطورن

اقایون بیگ بنگ واریانا غایب

غزل قبل از رفتن اجازه گرفت غیبتش موجه اس ;)

GhaZaL.Mr 12-10-2011 01:12 AM

سلام .. مهرگان گیان این شعره که گذاشتی چه شبیه غزل منه !!

ترنم 12-10-2011 01:37 AM

به به سلام به روی ماه غزلی خودمون{شیت شدن}
دلتنگت بودی
خوش امدی دختر :):53:

SOHRAB_HAZHII 12-10-2011 12:22 PM

صبر کن سهراب!گفته بودی قایقی خواهی ساخت!
قایقت جا دارد؟من هم از همهمه ی اهل زمین دلگیرم

GhaZaL.Mr 12-10-2011 02:38 PM

ترنم چرا یه ساعت بعد ِ من اومدی ؟؟ من گناه داشتم تهنایی خو .. : )
ای به قربون روی نشُسته ت بره غزل :دی دلم براتتتتتتتت تنگ شده ه ه ه ه ه

آی گفتی .. سهراب
منم خعلی هوس رفتن به سرم زده
امروز صبحم دلم خییییییلی دریا خواست...
من یقین دارم که پشت دریاها شهری ست ...
اینم ببینی بد نیست :
قایق

مهرگان ایی شعره که گذاشتی خیلی شبیه غزلِ من بود
دیشب هنگ کردم دیدمش. مخصوصا اولش و حال وهواش ..!!
.
.
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Ghazal.banoo
خیلی وقته که شعرامو جایی نمیذارم
امروز اما به رسم دلتنگی یک غزل قدیمی ...


از حرف های کوچه وُ بازار دلگیرم

از طعنه وُ تهمت وَ هی انکار دلگیرم

من توی این متر مربع با خودم تنهام !

از پچ پچ هر روزه با دیوار دلگیرم

او توی خواب هر شبم هی گفت می آیم

از خواب , از او , از وعده ی دیدار دلگیرم

هر شب تب وُ پاشویه وُ هذیان ِ پی در پی

از قرص های خواب ِ لاکردار دلگیرم

دیگر هوایم سبز وُ آرام وُ بهاری نیست

از بوی گندم , عطر شالیزار دلگیرم

از آینه .. از من که تویش دیگری هستم

وقتی شکست وُ هی شدم تکرار دلگیرم

صدبار گفتم دل بریدم , برنمی گردم !

ار توبه وُ از قول وُ استغفار دلگیرم ...

غزل

90/4/15



shokofe 12-10-2011 02:48 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Ghazal.banoo (پست 233320)
ترنم چرا یه ساعت بعد ِ من اومدی ؟؟ من گناه داشتم تهنایی خو .. : )
ای به قربون روی نشُسته ت بره غزل :دی دلم براتتتتتتتت تنگ شده ه ه ه ه ه

آی گفتی .. سهراب
منم خعلی هوس رفتن به سرم زده
امروز صبحم دلم خییییییلی دریا خواست...
من یقین دارم که پشت دریاها شهری ست ...
اینم ببینی بد نیست :
قایق

مهرگان ایی شعره که گذاشتی خیلی شبیه غزلِ من بود
دیشب هنگ کردم دیدمش. مخصوصا اولش و حال وهواش ..!!
.
.

ای جانم
خیلی شعر زیبایی بود
همچنان در حال خواندنش هستم غزل


اکنون ساعت 09:52 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)