رقص از سر ما بیرون امروز نخواهد شد
کاین مطرب ما یک دم خاموش نمیباشد |
شعله تا سرگرم کار خویش شد
هر نی ای شمع مزار خویش شد |
شد ز غمت خانه سودا دلم
در طلبت رفت به هر جا دلم در طلب زهره رخ ماه رو می نگرد جانب بالا دلم --------------------------------- بیا مطرب بزن بر تار دستی بیا ساقی بده جامی پر از می بده ساقی شرابی از بط و خم بزن مطرب نوای بربط و نی |
میکشیم از قدح لاله شرابی موهوم
چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم |
چه ساز بود که در پرده میزد آن مطرب
که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست |
عشقبازی را تحمل باید ای دل پای دار
گر ملالی بود بود و گر خطایی رفت رفت |
تو نیک و بد خود هم از خود بپرس چرا بایدت دیگری محتسب |
دوستان گویند سعدی دل چرا دادی به عشق
تا میان خلق کم کردی وقار خویش را ما صلاح خویشتن در بینوایی دیدهایم هر کسی گو مصلحت بینند کار خویش را |
بسوخت حافظ و در شرط عشقبازی او
هنوز بر سر عهد و وفای خویشتن است |
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آنست که مجنون باشی |
اکنون ساعت 01:40 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)