پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تالارهای آزاد (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=192)
-   -   پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل (http://p30city.net/showthread.php?t=3619)

دانه کولانه 12-12-2011 02:44 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهرگان (پست 233343)
....
چقدر زود شب یلدا اومد
....

ادمین اینا امروز ارائه داشتن، صبا خانوم غوغا به پا کرده با انگلیسی !!!!!

خودش میاد بیشتر توضیح میده

ادمین همه ش درس میخونه :دی ! همه ش!



خانم صبا ترکوند واقعا محشر بود
من تنها کاری که تونستم بکنم این بود که بعد از ارائه شون یه 10 دقیقه فقط تحسین کنم و تشکر کنم
کاری که وظیفه استاد بود اما خودش رو زد به کوچه علی چپ
ما شاالله ماشاالله پرفکت بود خانم صبا ارائه ش
لهجه شون بسیار عالی بود
کاملا تفاوت و تغییر ایشون به نسبت ترم اولی که زبان عمومی داشتیم محسوس بود
لهجه شون بسیار پرفکت و عالی بود و حدود 20 دقیقه بدون وقفه بدون تپق در مورد یکی از مباحث کامپیوتر (فایل سیستم) مطلبی رو به زبان انگلیسی ارائه دادند که تحسین همگان رو برانگیخت البته امیدوارم همکلاسیهامون واقعا دچار حسادت نشده باشند .
عالی بود تبریک میگم بهشون و خوشحالیم که سایت پی سی سیتی از وجود چنین افراد باسواد و متمایزی بهره میگیره .
برای همه ی خوبان سایت ارزوی موفقیت میکنم .

baharBBK 12-12-2011 03:22 PM

میخوام یه شعر از حسین پناهی بزارم.شاعری که کمتر بهش توجه شده.

مگسی را کشتم.
نه به این جرم که حیوان پلیدیست و بد است.
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است.
طفل معصوم به دور سر من می چرخید,به خیالش قندم.
یا که چون اغذیه ی معروفش,تا به آن حد گندم.
ای دو صد نور به قبرش بارد.مگس خوبی بود.
من به این جرم که از یاد تو بیروونم کرد ...
مگسی را کشتم.

ROJINAjoON 12-12-2011 03:47 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط baharBBK (پست 233581)
میخوام یه شعر از حسین پناهی بزارم.شاعری که کمتر بهش توجه شده.

مگسی را کشتم.
نه به این جرم که حیوان پلیدیست و بد است.
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است.
طفل معصوم به دور سر من می چرخید,به خیالش قندم.
یا که چون اغذیه ی معروفش,تا به آن حد گندم.
ای دو صد نور به قبرش بارد.مگس خوبی بود.
من به این جرم که از یاد تو بیروونم کرد ...
مگسی را کشتم.


سلام دوستان

بهارجون شعر خیلی قشنگی بود . شعرهای زنده یاد حسین پناهی خیلی جالب و خاصه...



اینم یه شعر دیگه همراه با صدای خود حسین پناهی.


http://tarabestan.com/wp-content/upl...ein-panahi.jpg




دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟
واسطه نیار، به عزتت خمارم
حوصله‌ی هیچ کسی رو ندارم
کفر نمی‌گم، سوال دارم
یک تریلی محال دارم
تازه داره حالیم می‌شه چی‌کاره‌ام
می‌چرخم و می‌چرخونم ٬ سیاره‌ام
تازه دیدم حرف حسابت منم
طلای نابت منم
تازه دیدم که دل دارم، بستمش
راه دیدم نرفته بود، رفتمش
جوونه‌ی نشکفته رو٬ رستمش
ویروس که بود حالیش نبود هستمش

جواب زنده بودنم مرگ نبود؛ جون شما بود؟
مردن من مردن یک برگ نبود؛ تو رو به خدا بود؟

اون همه افسانه و افسون ولش؟
این دل پر خون ولش؟
دلهره‌ی گم کردن گدار مارون ولش؟
تماشای پرنده‌ها بالای کارون ولش؟
خیابونا، سوت زدنا، شپ شپ بارون ولش؟

دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟
گفتی بیا زندگی خیلی زیباست؛ دویدم
چشم فرستادی برام تا ببینم؛ که دیدم

پرسیدم این آتش بازی تو آسمون معناش چیه؟
کنار این جوب روون معناش چیه؟
این همه راز، این همه رمز
این همه سر و اسرار معماست؟
آوردی حیرونم کنی که چی بشه؟ نه والله!
مات و پریشونم کنی که چی بشه؟ نه بالله!
پریشونت نبودم؟
من،
حیرونت نبودم؟

تازه داشتم می‌فهمیدم که فهم من چقدر کمه
اتم تو دنیای خودش حریف صد تا رستمه
گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه
انجیر می‌خواد دنیا بیاد، آهن و فسفرش کمه

***
چشمای من آهن انجیر شدن
حلقه‌ای از حلقه‌ی زنجیر شدن
عمو زنجیر باف زنجیرتو بنازم
چشم من و انجیرتو بنازم

دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟








http://tarabestan.com/files/logos/download.gifدانلود شعر «دیوونه کیه، عاقل کیه»dl: با صدای حسین پناهی

GhaZaL.Mr 12-12-2011 08:08 PM

http://dirty-lens.com/io/pgs/1279983350833136
By: Pooria Moozarm Nia
.
.
.
خیس شدم !!

SOHRAB_HAZHII 12-12-2011 09:54 PM

http://www.irancaves.com/images/gall...Caves.com).jpg
http://www.irancaves.com/images/gall...Caves.com).jpg

دلم میسوزد از باغی که می سوزد

ببینید با سند هویت تاریخی مون چکار کردیم
ازدست مجسمه ی شاپور اول هم نگذشتیم

10سال دیگه کل مجسمه رو دیگه نمی بینیم

این فقط یه نمونه است
از هیچکدوم از اثار باستانی مون
به درستی مراقبت نمی شه

این فاجعه است که اینجوری میراث ملی مون رو نابود میکنیم


کاشکی یه ذره از غربی ها یاد بگیریم که برای تاریخ گذشتگانشون چگار می کنن

SOHRAB_HAZHII 12-12-2011 10:00 PM

ما رفتیم تو تاپیک مربوط بای بای










__._,_.___


shokofe 12-12-2011 10:11 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط baharBBK (پست 233581)
میخوام یه شعر از حسین پناهی بزارم.شاعری که کمتر بهش توجه شده.

مگسی را کشتم.
نه به این جرم که حیوان پلیدیست و بد است.
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است.
طفل معصوم به دور سر من می چرخید,به خیالش قندم.
یا که چون اغذیه ی معروفش,تا به آن حد گندم.
ای دو صد نور به قبرش بارد.مگس خوبی بود.
من به این جرم که از یاد تو بیروونم کرد ...
مگسی را کشتم.

این شعرو خیلی دوست دارم و حفظ هم هستم باهاش حال میکنم

نقل قول:

نوشته اصلی توسط ROJINAjoON (پست 233584)
سلام دوستان

بهارجون شعر خیلی قشنگی بود . شعرهای زنده یاد حسین پناهی خیلی جالب و خاصه...



اینم یه شعر دیگه همراه با صدای خود حسین پناهی.


http://tarabestan.com/wp-content/upl...ein-panahi.jpg




دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟
واسطه نیار، به عزتت خمارم
حوصله‌ی هیچ کسی رو ندارم
کفر نمی‌گم، سوال دارم
یک تریلی محال دارم
تازه داره حالیم می‌شه چی‌کاره‌ام
می‌چرخم و می‌چرخونم ٬ سیاره‌ام
تازه دیدم حرف حسابت منم
طلای نابت منم
تازه دیدم که دل دارم، بستمش
راه دیدم نرفته بود، رفتمش
جوونه‌ی نشکفته رو٬ رستمش
ویروس که بود حالیش نبود هستمش
جواب زنده بودنم مرگ نبود؛ جون شما بود؟
مردن من مردن یک برگ نبود؛ تو رو به خدا بود؟
اون همه افسانه و افسون ولش؟
این دل پر خون ولش؟
دلهره‌ی گم کردن گدار مارون ولش؟
تماشای پرنده‌ها بالای کارون ولش؟
خیابونا، سوت زدنا، شپ شپ بارون ولش؟
دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟
گفتی بیا زندگی خیلی زیباست؛ دویدم
چشم فرستادی برام تا ببینم؛ که دیدم
پرسیدم این آتش بازی تو آسمون معناش چیه؟
کنار این جوب روون معناش چیه؟
این همه راز، این همه رمز
این همه سر و اسرار معماست؟
آوردی حیرونم کنی که چی بشه؟ نه والله!
مات و پریشونم کنی که چی بشه؟ نه بالله!
پریشونت نبودم؟
من،
حیرونت نبودم؟
تازه داشتم می‌فهمیدم که فهم من چقدر کمه
اتم تو دنیای خودش حریف صد تا رستمه
گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه
انجیر می‌خواد دنیا بیاد، آهن و فسفرش کمه
***
چشمای من آهن انجیر شدن
حلقه‌ای از حلقه‌ی زنجیر شدن
عمو زنجیر باف زنجیرتو بنازم
چشم من و انجیرتو بنازم
دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟








http://tarabestan.com/files/logos/download.gifدانلود شعر «دیوونه کیه، عاقل کیه»dl: با صدای حسین پناهی

اینم خیلی قشنگه ولی فکر نمیکنید جای این شعرا توی تاپیا اشعار زیبا هست؟

نقل قول:

نوشته اصلی توسط SOHRAB_HAZHII (پست 233626)

د






"امان ز لحظه ی غفلت که شاهدم هستی !"


چند روز پیش برای خرید شیرینی به یک قنادی رفتم . پس از انتخاب شیرینی ، برای توزین و پرداخت مبلغ آن به صندوق مراجعه کردم. آقای صندوقدار مردی حدوداً ۵۰ساله به نظر می رسید . با موهای جوگندمی ، ظاهری آراسته ، صورتی تراشیده و به قول دوستان " فاقد نشانه های مذهبی!"
القصه… ، هنگام توزین شیرینی ها ، اتفاقی افتاد عجیب غریب ! اتفاقی که سالهاست شاهدش نبودم . حداقل در مملکت گناهان کبیره مدتها بود که چنین چیزی را ندیده بودم. آقای شیرینی فروش جعبه را روی ترازوی دیجیتال قرار داد، بعد با استفاده از جدول مقابلش وزن جعبه را از وزن کل کم کرد . یعنی در واقع وزن خالص شیرینی ها(NET WEIGHT) را به دست آورد. سپس وزن خالص را در قیمت شیرینی ضرب کردو خطاب به من گفت: "۸۰۰۰تومان قیمت شیرینی به اضافه ۲۵۰تومان پول جعبه می شودبه عبارت ۸۲۵۰ تومان "
نمی دانم مطلع هستید یا خیر! ولی سایر شیرینی فروشیهای شهرمان ، جعبه را هم به قیمت شیرینی به خلق الله می فروشند. و اصلاً راستش را اگر بخواهید بیشترشان معتقدند که بیش از نیمی از سودشان از این راه است. اما فروشنده مذکور چنین کاری نکرد. شیرینی را به قیمت شیرینی فروخت و جعبه را به قیمت جعبه. کاری که شاید درذهن شمای خواننده عادی باشد ولی در این صنف و در این شهر به غایت نامعمول و نامعقول !
رودربایستی را کنار گذاشتم و از فروشنده پرسیدم : " چرا این کار را کردید؟!! " ابتدا لبخند زد و بعد که اصرار مرا دید ، اشاره کرد که گوشم را نزدیک کنم . سرش را جلو آورد و با لحن دلنشینی گفت : " اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. ویل للمطففین…" و بعد اضافه کرد : " وای بر کم فروشان! داد از کم فروشی! امان از کم فروشی!"
پرسیدم : " یعنی هیچ وقت وسوسه نمی شوید؟!! هیچ وقت هوس نمی کنید این سود بی زحمت را…." حرفم را قطع می کند : "چرا ! خیلی وقتها هوس می کنم. ولی این را که می بینم…" و اشاره می کند به شیشه میز زیر ترازو. چشم می دوزم به نوشته زیر شیشه : "امان ز لحظه غفلت که شاهدم هستی! "
چیزی درونم گر می گیرد . ما کجاییم و بندگان مخلص خدا کجا ! حالم از خودم بهم می خورد. هزاربار تصمیم گرفته ام آدمها را از روی ظاهرشان طبقه بندی نکنم. به قول دوستم Label نزنم روی آدمها! ولی باز روز از نو و روزی از نو. راستی ما کم فروشی نمی کنیم؟ کم فروشی کاری ، کم فروشی تحصیلی ، گاهی حتی کم فروشی عاطفی !!!!!






__._,_.___



این داستان بسیار زیباست
اما جای داستان در تاپیک داستان های کوتاه و تامل برانگیز هست ;)
بچه ها ی خواهشی دارم بیاین اینجا بیشتر باهم گپ بزنیم برای داستان و شعر و این جور چیزا تو پی سی پر از تاپیکه
البته گاهی در کنار حرفامون از شعر و داستان هم استفاده میکنیم و اشکالی نداره ولی اینجا رو بزاریم به همون حالت باقی بمونه و همش نیایم و گله و شکایت بکنیم ....از این چیزا همه جا هست اینجا بیاین متفاوت باشیم ;)

مهدی 12-12-2011 10:11 PM

فرهنگ
 
سلام به همه دوستان
بسی خرسند شدیم که امپراطور اومدند به این کلبه فقیرانه ما :d (آخره پاچه خواری:21:) و همچنین سوسانو ترکاند:)

سهراب جان بخشی هم مربوط به فرهنگ مردم هم میشه. وقتی خودمان نمیخواهیم چه می شود کرد.
اگر قرار باشد برای هر اثرمراقب بذارند با احتساب ساعت کاری اداره کار و تعطیلات و مرخصی احتمالی بطور میانگین برای هر اثر 4 نفر نیرو میخواهد که با احتساب آثار باستانی ایران تمام ایران رو باید استخدام کرد.
نمیگم حرفهام همش درسته ولی قبول کن سهراب جان ما خیلی چیزها رو خودمان نمیخواهیم و فقط حرفش رو می زنیم. منظورم به هیچ کس نیست کلی هست دارم میگم. تا وقتی هرکداممان این حس رو نداشته باشیم این آثار چیس چه ارزشی دارد که متاسفانه در این زمینه هم کم کاری شده.
امروز واقعا خسته ام از 7 صبح تا 8.5 شب درگیر کارهایی بودم بنوعی به این بحث ربط دارد و مخم هنگه دلم میخواد این بحث رو ی وقت دیگه با مشارک دیگر دوستان ادامه بدهیم. فقط ی مثال دیگه خدایش چند نفرمون وقتی با ماشین میریم بیرون هر چی زباله هست از ماشین نمیندازیم بیرون؟

حال همه دوستان رو جویا هستم. از نام بردن معذورم شرمنده :24:

**********
منم با نظر شکوفه خانوم موافقم اینجا هم بزارید اما حتما تو تاپیک مربوطه بزارید و حتما موضوع رو هم بنویسید

shokofe 12-12-2011 10:19 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 233628)
سلام به همه دوستان
بسی خرسند شدیم که امپراطور اومدند به این کلبه فقیرانه ما :d (آخره پاچه خواری:21:) و همچنین سوسانو ترکاند:)

سهراب جان بخشی هم مربوط به فرهنگ مردم هم میشه. وقتی خودمان نمیخواهیم چه می شود کرد.
اگر قرار باشد برای هر اثرمراقب بذارند با احتساب ساعت کاری اداره کار و تعطیلات و مرخصی احتمالی بطور میانگین برای هر اثر 4 نفر نیرو میخواهد که با احتساب آثار باستانی ایران تمام ایران رو باید استخدام کرد.
نمیگم حرفهام همش درسته ولی قبول کن سهراب جان ما خیلی چیزها رو خودمان نمیخواهیم و فقط حرفش رو می زنیم. منظورم به هیچ کس نیست کلی هست دارم میگم. تا وقتی هرکداممان این حس رو نداشته باشیم این آثار چیس چه ارزشی دارد که متاسفانه در این زمینه هم کم کاری شده.
امروز واقعا خسته ام از 7 صبح تا 8.5 شب درگیر کارهایی بودم بنوعی به این بحث ربط دارد و مخم هنگه دلم میخواد این بحث رو ی وقت دیگه با مشارک دیگر دوستان ادامه بدهیم. فقط ی مثال دیگه خدایش چند نفرمون وقتی با ماشین میریم بیرون هر چی زباله هست از ماشین نمیندازیم بیرون؟

حال همه دوستان رو جویا هستم. از نام بردن معذورم شرمنده :24:

**********
منم با نظر شکوفه خانوم موافقم اینجا هم بزارید اما حتما تو تاپیک مربوطه بزارید و حتما موضوع رو هم بنویسید

سلام;)

منم میگم خوش اومدید به امپراطور


آقا خسته نباشید از کار زیاد

من آشغال بیرون نمیریزم:d

باید نام ببری:21:

مهدی 12-12-2011 10:26 PM

سلام دکی
تا یادم نرفته ی نسخه واسه این آقا (مهرگان) بپیچ مریضه مثلا:d
سپاس
کار خوبی میکنی:21:

از دست خدت ولنگت جرات نداریم اسم ببریم :21:


اکنون ساعت 07:48 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)