پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم برای تقدیم به عزیزانتان یا برای دل خودتان (http://p30city.net/showthread.php?t=1851)

فرگل 10-26-2009 01:07 PM

بازي روزگار را نمي فهمم!


من تو را دوست مي دارم


تو ديگري را...


ديگري مرا...


و همه ی ما تنهاييم...

Hiwa 10-26-2009 01:53 PM

کاش کوچیک بودیم. وقتی کوچیک بودیم دلامون بزرگ بود. ولی حالا که بزرگ شدیم بیشتر دل تنگیم.
کاش کوچیک می موندیم تا حرفامونو از نگاهمون بفهمن،
نه حالا که بزرگ شدیم و فریاد هم که می زنیم باز کسی حرفامونو نمی فهمه...

فرگل 10-26-2009 01:56 PM

من سلام بی جوابی بوده ام

طرح وهم اندود خوابی بوده ام

زاده ی پایان روزم زین سبب

راه من یکسر گذشت از شهر شب

sheida.m 10-26-2009 02:43 PM

غصه ی تو برای من شادی من برای تو
دلت گرفت بگو خودم گریه کنم بجای تو
روزای خوب برای تو شبای بد برای من
بهار و عطرش مال تو برگای پاییز مال من
شوق سفر برای تو درد سفر برای من
رسیدناش برای تو فکر خطر برای من
لذت خنده مال تو بارون گريه مال من

فرگل 10-26-2009 02:47 PM

در اين خاک سياه و سرد
در اين شبها در اين ظلمت
در اين تنهايي و وحشت
صدايت مرهم دلهاست
دلت آيينه فرداست
دل من در پي نوراست
اگر چه از رخت دوراست
به ياد تو به نام تو
دلم سر شار از شوراست
صدايم کن صدايم کن
ز خود خواهي رهايم کن

SonBol 10-27-2009 08:43 PM

پر از بغضم پر از حرف سکوتم
تو رو گم کردم اما روبروتم
منو برگردون اون جایی که بودم
آخه تا کی گرفتار قنوتم
تو دنیایی که جای آرزوهاست
کسی جز تو منو عاشق نمیخواست
بیا تا سر بذارم رو ی شونه ات
دلم مثل خودت تنهای تنهاست
هنوزم زخمی سیب فریبم
اسیر این شبای نا نجیبم
تو خوبی کن بیا به خلوت من
تو که میدونی من اینجا غریبم
هنوزم عکس چشمات روبرومه
نگاه تو تمامه آرزومه
بذار باور کنم دستاتو دارم
نگیری دستامو کارم تمومه

Hiwa 10-28-2009 09:19 AM

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن

مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست
بدست مردم چشم از رخ تو گل چیدن

بمی پرستی از آن نقش خود زدم بر آب
که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن

به رحمت سر زلف تو واثقم ورنه
کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن

عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس
که وعظ بی عملان واجبست نشنیدن

ز خط یار بیاموز مهر با رخ خوب
که گرد عارض خوبان خوشست گردیدن

مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
که دست زهد فروشان خطاست بوسیدن

فرگل 10-28-2009 09:24 AM

ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم
چند وقتی است که هر شب به تو می اندیشم
به تو آری ، به همان منظر دور
به همان سبز صمیمی ، به همان باغ بلور
یک نفر ساده ،چنان ساده که از سادگیش
می توان یک شَبه پی برد به دلدادگیش
یک نفر سبز ، چنان سبز که از سبزی او
می توان پل زد از احساس خدا تا دل خویش
شبحی چند شب است آفت جانم شده است
اول اسم کسی ورد زبانم شده است
در من انگار کسی در پی انکار من است
یک نفر مثل خودم عاشق دیدار من است
آی ای بی رنگ تر از آینه ، یک لحظه بایست
راستی آن شبح هر شبه تصویر تو نیست
حتم دارم که تویی آن شبح آینه پوش
عاشقی جرم قشنگی است به انکار مپوش

Hiwa 10-28-2009 09:27 AM

شبی در شبترین شبها تو ماهم میشوی آیا؟
تو تسلیم تماشای نگاهم میشوی آیا؟

شبیه یک پرنده ي خیس از باران که می آیم
تو با دستان پر مهرت پناهم میشوی آیا؟

پس از طی کردن فرسنگها راهی که میدانی
کنار خستگی هام تکیه گاهم میشوی آیا؟

اگر بی روز و تقویم ماندم من
به وصل فصلهایت سال و ماهم میشوی آیا؟

فرگل 10-28-2009 09:59 AM

آسمان بارانی است
اشك من هم جاری است
شاید این ابر كه می نالد و می گرید از درد من است
آخری اخر ابر هم - از دلم با خبر است
شاید او می داند
كه فرو خوردن اشك
قاتل جان من است
من به زیر باران از غم و درد خودم می نالم
اشك خود را كه نگه می دارم با یه بغض كهنه
من رهایش كردم باز زیر باران
من به زیر باران اشكها می ریزم
همگان در گذرند
باز بی هیچ تامل در من
سر به سوی آسمان می سایم؛
من نمی دانم...
صورتم بارانی است یا آسمان بارانی است


اکنون ساعت 12:18 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)