شده ام خراب و بدنام و هنوز اميدوارم
كه به همت عزيزان برسم به نيك نامي |
یعنی بیا که آتش موسمی نمود گل
تا از درخت نکته تو حید بشنوی |
يار مردان خدا باش كه در كشتي نوح
هست خاكي كه به آبي نخرد طوفان را |
ای آنکه ره به مشرب مقصود برده ای
زین بحر بر من قطره ای به من خاکسار بخش |
شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سز
كاين سر پرهوس شود خــــاك در سرايي تو |
وانگهم در داد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد وبربط زنان می گفت نوش |
شهر خالیست ز عشاق بود کز طرفی
مردی از خویش برون آید و کاری بکند |
درویش نمیپرسی و ترسم که نباشد
اندیشه آمرزش و پروای ثوابت |
تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن كرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسين من است |
تا چند همچو شمع زبان آوری کنی
پروانه ی مراد رسیدای محب خموش |
اکنون ساعت 09:31 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)