آتش؟؟؟ بیتی که من گفتم که آتش نداشت
با خویشتن همیبرم این شوق تا به خاک وز خاک سر برآرم و پرسم نشان دوست |
ز شرم عشق خموشم کجاست گریه ی شوق
که با تو شرح دهد مشکلی که من دارم |
سحــر بلبـل حکایت با صبــا کرد که عشق روی گل با ما چها کرد |
حکایت شب هجران که بازداند گفت
مگر کسی که چو سعدی ستاره بشمارد |
دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم نقشی بیـــــاد خــط تـــو بر آب میزدم |
شب تاریک و سنگستان و مو مست
قدح از دست مو افتاد و نشکست |
گر چه شب مشتاقان تاریک بود اما
نومید نباید بود از روشنی بامی |
گر از نیستی دیگری شد هلاک
تو را هست بط را ز طوفان چه باک |
آتش آب ميشود و عقل خراب ميشود دشمن ِ خواب ميشود , ديده ي من براي تو بند مكن رونده را , گريه مكن تو خنده را جور مكن كه بنده را نيست كسي به جاي تو |
آه دریغ و آب چشم ار چه موافق منند
آتش عشق آن چنان نیست که وانشانمش |
اکنون ساعت 03:40 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)