http://www.gtalk.ir/images/icons/%28239%29.gif جای پا |
http://www.gtalk.ir/images/icons/%2830%29.gif از خدا خواستم |
بينايي ام باش ،اي خداوند قلبم
براي همه باش نه فقط براي من كه به حقيقت اينگونه اي برترين خيالم در روزان وشبان ،باشد كه در خواب وبيداري،حضور تو فروغ زندگي ام گردد خردم باش وكلام حقيقي ام وهميشه همراهم باش پروردگارا!در من ساكن شو تا با تو يگانه شوم و فقط تو در قلبم باش اي پادشاه ملكوت تو گنج مني اي حاكم مطلق!سريره بزرگ قلبم هر چه باشد،خويشتن را در نظرگاهم نمايان دار! مرا از خود برهان تا سپاسگزارت باشم بايست تا خود را هلاك كنم،تادر هستي ات زندگي كنم بايست تا خود را بفرسايم،تا در تو بشكفم بايست خود را تهي كنم،تا لبريز از تو گردم بايست براي خود هيچ نباشم ،تا براي تو هيچ باشم پروردگارا !در ذهنم باش ودر شعورم پروردگارا ! در چشمم باش ودرنگاهم پروردگارا ! در دلم باش ودر انديشه ام پروردگارا ! در فرجام زندگي ام حاضر باش ولحظه عزيمتم |
خدایا بی پناهم |
خدايا! راهي نمي بينيم آينده پنهان است. اما مهم نيست همين كافي ست كه تو همه چيز را مي بيني و من تو را |
خدای من دلم لرزان است و گامهایم سست و بی جان ایمانم همچو آتشی است فروزان در دستانم نه غیر تو امیدی دارم نه جز تو پناهی... پناهم بده یا رب... امشب نوید ظهور را میخواهم امشب رستگاری مومنان را خواهانم امشب عشق عارفان را خواستارم امشب هدایت بندگان را طلب میکنم |
الهی در شب فقرم بسوزان ولی محتاج نامردان مگردان عطا کن دست بخشش همتم را خجل از روی محتاجان مگردان الهی کیفرم را می پذیرم که از تو ذات خود را پس بگیرم کمک کن تا که با نا حق نسازم برای عشق و آزادی بمیرم |
یک نفر دلش شکسته بود توی ایستگاه استجابت دعا منتظر نشسته بود منتتظر،ولی دعای او دیر کرده بود او خبر نداشت که دعای کوچکش توی چار راه آسمان پشت یک چراغ قرمز شلوغ گیر کرده بود * او نشست و باز هم نشست روزها یکی یکی از کنار او گذشت * روی هیچ چیز و هیچ جا از دعای او اثر نبود هیچ کس از مسیر رفت و آمد دعای او با خبر نبود * با خودش فکر کرد پس دعای من کجاست؟ او چرا نمی رسد؟ شاید این دعا راه را اشتباه رفته است! پس بلند شد رفت تا به آن دعا راه را نشان دهد رفت تا که پیش از آمدن برای او دست دوستی تکان دهد رفت پس چراغ چار راه آسمان سبز شد رفت و با صدای رفتنش کوچه های خاکی زمین جاده های کهکشان سبز شد * او از این طرف، دعا از آن طرف در میان راه باهم آن دو رو به رو شدند دست توی دست هم گذاشتند از صمیم قلب گرم گفت و گو شدند وای که چقدر حرف داشتند * برفها کم کم آب می شود شب ذره ذره آفتاب می شود و دعای هر کسی رفته رفته توی راه مستجاب می شود |
خدایا |
خدایا به خاطر تمام چیزهایی که دادی، ندادی، دادی پس گرفتی، ندادی بعدا دادی، ندادی بعدا می خوای بدی، دادی بعدا می خوای پس بگیری، داده بودی و پس گرفته بودی، اگه بدی پس می گیری، پس گرفتی دادی، پس گرفتی بعدا می خوای بدی، اگه می دادی پس می گرفتی، نداده بودی فکر می کردیم دادی و پس گرفتی، خلاصه |
اکنون ساعت 03:27 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)