پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

Omid7 11-09-2009 03:57 PM

عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است
خدایا در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد

MAHDI 11-09-2009 04:07 PM

اگر در دیده مجنون نشینی
به غیر از خوبی لیلی نبینی

Omid7 11-09-2009 04:12 PM

برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که خرمن مجنون دل افگار چه کرد

MAHDI 11-09-2009 04:14 PM

آتش آن نیست که از شعله آن خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند

رزیتا 11-09-2009 08:42 PM

حافظ این خرقه پشمینه بیند از که ما
از پی قافله با آتش آه آمده ایم

Omid7 11-09-2009 08:52 PM

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

MAHDI 11-10-2009 08:21 PM

یک جام شراب صد دل و دین ارزد
یک جرعه می مملکت چین ارزد

Omid7 11-10-2009 08:36 PM

شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
کاین سر پر هوس شود خاک در سرای تو

MAHDI 11-10-2009 08:49 PM

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

Omid7 11-10-2009 09:15 PM

تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است

MAHDI 11-10-2009 09:45 PM

جز نقش تو در نظر نیامد ما را *** جز کوی تو رهگذر نیامد ما را

Omid7 11-10-2009 09:51 PM

افسوس که شد دلبر و در دیده ی گریان
تحریر خیال خط او نقش بر آب است

MAHDI 11-10-2009 09:54 PM

باور نکنی خیال خود را بفرست *** تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت

Omid7 11-10-2009 09:59 PM

در میخانه ام بگشا که هیچ از خانقه نگشود
گرت باور بود ورنه سخن این بود . ما گفتیم

MAHDI 11-10-2009 10:06 PM

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

Omid7 11-10-2009 10:09 PM

الا ای پیر فرزانه مکن عیبم زمیخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم

MAHDI 11-10-2009 10:15 PM

الا دختر که بابایت گدایه
دو چشم نرگست کار کجایه؟
چیکار داری که بابایم گدایه
دو چشم نرگسم کار خدایه

رزیتا 11-11-2009 02:15 AM

نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان چشمت نظرها بود با مورش

MAHDI 11-11-2009 02:22 AM

اگر نظر به دو عالم کند حرامش باد
که از صفای درون با یکی نظر دارد

رزیتا 11-11-2009 03:10 AM

شاه عالم را بقا و عز و ناز
باد و هر چیزی که باشد زین قبیل

MAHDI 11-11-2009 03:17 AM

پادشاهی که طرح ظلم افکند
پای دیوار ملک خویش بکند

رزیتا 11-11-2009 03:51 AM

من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش
در عشق دیدن تو هوا خواه غربتم

MAHDI 11-11-2009 03:55 AM

بیا مادر بکن شیرت حلالم
به غربت میروم شاید نیایم
به غربت میروم شاید بمیرم
دو چشمونت بکن سنگ مزارم

رزیتا 11-11-2009 04:05 AM

چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی
به سیب بوستان و شهد و شیرم

MAHDI 11-11-2009 04:40 AM

از اینجا تا به تهرون لاله کاشتم
میون لاله ها سیبی گذاشتم
از اونبر رد میشی سیبی نچینی
که اسم از یاد فائز روش نوشتن

فرگل 11-11-2009 08:10 AM

ني حديث راه پر خـــــون ميكند
قصه هاي عشق مجنون ميكند

رزیتا 11-11-2009 09:33 AM

گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق
شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم

Omid7 11-11-2009 09:38 AM

به خواری منگر ای منعم ضعیفان و نحیفان را
که صدر مجلس عشرت گدای رهنشین دارد

ساقي 11-11-2009 04:51 PM

آقاي اميني امضاتون کمي ويرايش نياز داره « ملموس »

داد دهی ساغر و پیمانه را
مایه دهی مجلس و میخانه را
مست کنی نرگس مخمور را
پیش کشی آن بت دردانه را
مست کن ای ساقی و در کار کش
این بدن کافر بیگانه را



...

Omid7 11-11-2009 05:08 PM

در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست

MAHDI 11-11-2009 06:39 PM

ساقیا لطف نمودی قدحت پر می باد
که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد

Omid7 11-11-2009 07:05 PM

آن کشیدم ز تو ای آتش هجران که چو شمع
جز فنای خودم از دست تو تدبیر نبود

MAHDI 11-11-2009 07:35 PM

شب وصلست و طی شد نامه هجر
سلام فیه حتی مطلع الفجر

مجتب 11-11-2009 07:48 PM

امشب که همی رسد ز دلدار سلام
بر دیده و دل خواب حرامست حرام
ماند به سر زلف تو کز بوی خوشت
می‌آورد عطار ز بیم از در و بام

MAHDI 11-11-2009 07:54 PM

شب هر توانگری بسرائی همی روند
درویش هر کجا که شب آمد سرای اوست

مجتب 11-11-2009 08:28 PM

درویش که اسرار جهان میبخشد
هردم ملکی به رایگان میبخشد
درویش کسی نیست که نان میطلبد
درویش کسی بود که جان میبخشد

MAHDI 11-11-2009 08:45 PM

مکن کاری که بر پا سنگت آید
جهان با این فراخی تنگت آید

مجتب 11-11-2009 08:54 PM

گر کبر بخورده‌ام که سرمست توام
مشتاب بکشتنم که در دست توام
گفتی که زمین حق فراخست فراخ
ای جان به کجا روم که در دست توام

MAHDI 11-11-2009 09:00 PM

زمین را گر شوی مالک طمع بر آسمان داری
به وقت رفتن از دنیا نه این داری نه آن داری

مجتب 11-11-2009 09:12 PM

من مالک ملک لامکانی شده‌ام
من عارف گنج زرکانی شده‌ام
تا از صدف تن گهر دل سوزد
در عالم جان بحر معانی شده‌ام


اکنون ساعت 01:35 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)