در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دل زخم کش و دیده گریان بروم |
منشین با دو سه ابله که بمانی ز چنین ره
تو ز مردان خدا جو صفت جان و جهان را |
از سر کوی تو هر کو به ملامت برود
نرود کارش و آخر به خجالت برود |
دلم ز صومعه بگرفت و خرقـه سالوس
کـجاسـت دیر مغان و شراب ناب کجا |
ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست جانم آن لحظه که غمگین تو باشم شادست ... |
تيمار غريبان اثر ذکر جميل است |
تویی که خوبتری ز آفتاب و شکر خدا
که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل |
لنگ رو چونک در این کوی همه لنگانند
لته بر پای بپیچ و کژ و مژ کن سر و پا زعفران بر رخ خود مال اگر مه رویی روی خوب ار بنمایی بخوری زخم قفا |
اگر پوسیده گردد استخوانم
نگردد مهرت از جانم فراموش |
شکر کز آواز من این خفتگان
خواب را هشتند و بیدار آمدند کاش بیداری برای حق بدی اینک بهر سیم و زر زار آمدند |
اکنون ساعت 08:09 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)