از آن افیون که ساقی در من افکند
حریفان را نه سر ماند و نه دستار |
رقصی کنید ای عارفان چرخی زنید ای منصفان
در دولت شاه جهان آن شاه جان افزای ما |
اهل جنت را چنین آمد خبر
کاولین چیزی دهند آنجا جگر اهل جنت چون نباشد اهل راز زان جگر خوردن ز سرگیردند باز |
ز مشکلات طریقت عنان متاب ای دل
که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز |
ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم
سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت |
تا خط تو را دیدم دادی رقم خونم
تا مهر تو ورزیدم بستی کمر کینم |
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به جایی و دلم شاد کنید |
دلم چون عشقباز آمد در او جز غم نمی بینم
دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی بینم |
مسکین خر اگر چه بی تمیزست
چون بار همی برد عزیزست گاوان و خران باردار به ز آدمیان مردم آزار سعدی |
زندگی گرکسی بی عشق خواهدمن نخواهم
راستی بی عشق زندان است برمن زندگانی |
اکنون ساعت 10:17 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)