پیام داد که خواهم نشست با رندان
بشد به رندی و دردی کشیم نام و نشد غ |
غم زمانه که هیچش کران نمیبینم
دواش جز می چون ارغوان نمیبینم ض |
ضمیر همدگر دانند یاران
نباشم یار صادق گر ندانم // ت |
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد و |
ور نهد در ره ما خار ملامت زاهد
از گستانش به زندان مکافات بریم ی |
یا رب این بچه ترکان چه دلیرند به خون
که به تیر مژه هر لحظه شکاری گیرند خ |
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد ر |
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است ق |
قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
ورنه هییچ از دل بی رحم تو تقصیر نبود // ح |
حافظا گر نروی از در او هم روزی
گذری بر سرت از گوشه کنار بکند م |
اکنون ساعت 07:30 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)