چشم چشم چشم
:D من دیگه کم کم دارم خجالت میکشم !
تقصیر من نیست سخنور بودن سعدیست و استعداد شگرف سالار عقیلی در کشف و انتخاب بهترینهای سعدی واقعا استعداد فوق العاده ای داره این پسر کارش فوق العاده س میخوام با این پست یه تیر و صد نشان کنم ! :D مشاعره م رو با واژه ای از شعر بالا ادامه بدم که خودش مشخص شده از شعر پیشینشه هم اینکه باز شعری از سعدی بزرگه و باز سالار عقیلی در سعدی نامه اونو خونده و مهمتر از همه بعد از اینکه شعرو دیدین خودتون میفهمین و به علاوه باز هم با همون واژه با شعر محبوب از اخوان هم بیتی مینویسم که یادی باشد از زمستان به هر حال من این تصادفات رو همینطوری از کنارش نمیگذرم این شعرهای سعدی رو گذاشته بودم به وقتش در بخش موسیقی بزنم هیچی برام نموند :24: همه شو رو کردم و.... ============================================= نفس کز گرمگاه سینه می آید برون شود ابری تاریک پیش چشمانت پس دیگر چه داری چشم ز دوستان دور و یا نزدیک =============================================== ای چشم تو دلفریب و جادو در چشم تو خیره چشم آهو در چشم منی و غایب از چشم زان چشم همی کنم به هرسو صد چشمه زچشم من گشاید چون چشم برافکنم بر آن رو چشمم بستی به زلف دلبند هوشم بردی به چشم جادو هر شب چو چراغ چشم دارم تا چشم من و چراغ من کو این چشم و دهان و گردن و گوش چشمت مرساد و دست و بازو مه گرچه به چشم خلق زیباست تو خوبتری به چشم و ابرو با این همه چشم زنگی شب چشم سیه تو راست هندو سعدی بدو چشم تو که دارد چشمی و هزار دانه لولو حب واقعا سعدی یک انسانه ؟ یا چیز بالاتر از این ها ؟ واقعا کین اینا چطور میتونن اینقذر فوق العاده باشن ؟ :22: منم میخوام |
eee تا من پست کردم یه شعر اضافه شد
من اختیار خود را تسلیم عشق کردم همچون زمام اشتر در دست ساربانان شاید که استینت بر سر زنند سعدی! تا چون مگس نگردی گرد شکر دهانان آواز شور غزل سعدی شجریان پیوند مهر این شعرم خیلی زیباست کاملشو فکر کنم قبلا در سایت گذاشته ام مراججعه کنید بخواندی |
این هم برای دل ادمین که خیلی به سعدی علاقه داره :)
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آن است که نامش به نکویی نبرند |
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم |
شکست عهد من و گفت:هر چه بود گذشت
به گریه گفتمش:آری و چه زود گذشت بهار بود و تو بودی عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت ====================== غمش در نهانخانه دل نشيند به نازي كه ليلي به محمل نشيند به دنبال محمل چنان زار گريم كه از گريه ام ناقه در گل نشيند ========================== نقل قول:
سعدی خودش میدونه چی داره میگه به خودش نمیگه به ما میگه خودشو میگه |
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی |
عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
ساده دل من که قسم های تو باور کردم به خرا کافر اگر بود به رحم آمده بود ز ان همه ناله که من پیش تو کافر کردم |
دل دردمند سعدی ز محبت تو خون شد
نه به وصل میرسانی نه به قتل میرهانی |
دل سراپرده محبت اوست
دیده آینه دار طلعت اوست |
دل تنگم حریف دردو اندوه فراوان نیست
امان ای سنگدل از درد و اندوه فراوانت |
اکنون ساعت 12:21 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)