ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد |
ز دو ديده خون فشانم ز غمت شب جدايي
چه كنم كه هست اين حال گل اغ آشنايي |
دلت بوصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست |
من و باد صبا مسکین دو بی حاصل ممن از افسون چشم مست و او از بوی گیسویت |
تو مست خواب نوشین تا بامداد و بر من
شبها رود که گویی هرگز سحر نباشد |
شب فراق نخواهم دواج دیبا را
که شب دراز بود خوابگاه تنها را |
شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق دربند است |
بی گناهی کم گناهی نیست در آیین عشق
یوسف از دامان پاک خویش به زندان می رود |
خاطرم نگذاشت یک ساعت که بدمهری کنم
گر چه دانستم که پاک از خاطرم بگذاشتی |
من نه آنم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم |
اکنون ساعت 03:15 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)