یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن
گردد شمامه کرمش کار ساز من |
نه حسنت آخری دارد نه سعدی را سخن پایان
بمیرد تشنه مستسقی و دریا همچنان باقی |
یغمای عقل و دین را بیرون خرام سرمست
در سر کلاه بشکن در بر قبا بگردان |
یا رب آن آب حیاتست بدان شیرینی
یا رب آن سرو روانست بدان چالاکی |
یارب بوقت گل گنه بنده عفو کن
وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش |
شهری به تیغ غمزه خون خوار و لعل لب
مجروح میکنی و نمک میپراکنی |
یا مکن با پیلبانان دوستی
یا بنا کن خانه ای در خورد پیل |
لاف سرپنجگی و دعوی مردی بگذار
عاجز نفس فرومایه چه مردی چه زنی گرت از دست بر آید،دهنی شیرین کن مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی |
یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن
گردد شمامه کرمش کار ساز من |
نا كرده گنه در جهان كيست بگو
وانكس كه گنه نكرد چون زيست بگو من بد كنم و تو بد مكافات دهي پس فرق ميان من و تو چيست بگو (خيام) |
اکنون ساعت 06:26 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)