کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنیم
علم عشق تو بر بام سماوات بریم ل |
لب از ترشح می پاک کن برای خدا
که خاطرم بهزاران گنه موسوس شد ت |
تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست ح |
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شایدیت مبارک باد در وقت ای عاشق شیدایی ع |
علم چندان كه بيشتر داني
چون هنر در تو نيست ناداني // ب |
بر لب بحر فنا منتظریم ای ساقی
فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست ع |
عشقت رسد به فرياد گر خود به سان حافظ
قرآن ز بر بخواني با چارده روايت //ت |
تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوش خرام
در کمینم و انتظار وقت فرصت میکنم ص |
صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
يا نامه نمي خواني يا راه نمي داني |
یاد باد آن کو به قصد خون ما
عهد را بشکست و پیمان نیز هم س |
اکنون ساعت 06:17 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)