عشق در فصل جوانی هوسی پایزی ست
میوه ی عشق به هنگامه ی پیری تازه ست! پ |
پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن
که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت چ |
چشم بد دور کز آن تفرقه ات باز آورد طالع نامور و دولت مادر زادت م |
مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
خرابم میکند هر دم فریب چشم جادویت خ |
خمی که ابروی شوخ در کمان انداخت بقصد جان من زار ناتوان انداخت آ |
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش // ب |
بی همگان بسر شود بی تو بسر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود ر |
روی تو مگر آینه لطف الهیست
حقا که چنین است و در این روی و ریا نیست ح |
حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
محرمی که که فرستم به تو پیغامی چند // ک |
کار صواب باده پرستیست حافظا برخیز و عزم جزم بکار صواب کن و |
اکنون ساعت 07:16 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)